شاید با خود بگویید که هرچه ارزانتر بهتر؛ همان طور که شاهد هستید، نفت ارزان سبب رونق واردات از اروپا گرفته تا آفریقای جنوبی شده است. تعرفه واردات نفت خام در حوزه یورو از اواسط سال ۲۰۱۴ تاکنون، حدود ۲ درصد تولید ناخالص داخلی این حوزه کاهش یافته است. هند نیز به بزرگترین اقتصادی بدل شده که سریعترین رشد را رقم زده است.
با این حال، این افت جدید قیمتی، منشا دلواپسی است. سقوط فاحش درآمدها، میتواند منجر به بروز تنش و بیثباتی سیاسی در نواحی حساس و شکننده جهان نظیر ونزوئلا و کشورهای حاشیه خلیج فارس شود. با این حال، نفت ارزان، یک محدوده پاک نیز دارد. چراکه میتواند قیمت جهانی گاز طبیعی را کاهش دهد که این امر، زغالسنگ را که آلایندهترین و کثیفترین سوخت فسیلی محسوب میشود را از میدان به در میکند. اما در بلند مدت، سوختهای فسیلی ارزان، انگیزه و عزم جهانی را برای اقدام علیه تغییرات جوی، کاهش میدهد. بنابراین، بیشترین نگرانی نسبت به نفت، اقتصاد ویرانگر جدید نفتی است.
در گذشته، نفت ارزان، اقتصاد جهان را شناور نگاه میداشت زیرا مصرفکنندگان، بیش از تولیدکنندگان، هزینه میکردند. اما امروزه، این حساب و کتاب کمتر از گذشته آسان است. مصرفکنندگان آمریکایی بیش از آنچه که تصور میشد درحال پسانداز کردن هستند و در مقابل، تولیدکنندگان نفتی نیز که تا پیش از این یعنی در زمان بالا بودن قیمتها، حسابی هزینه کرده بودند، حالا در هزینههای خود صرفهجویی میکنند. پس از آخرین سقوط در قیمتها، روسیه از کاهش ۱۰ درصدی هزینههای دولتی خود خبر داد و حتی عربستان سعودی نیز قصد دارد برای جبران کسری بودجه ۱۵ درصدی نسبت به تولید ناخالص داخلی، بودجه خود را کاهش دهد.
نفت ارزان، همچنین از طرق مهمتر، بر تقاضا اثر میگذارد. وقتی نفت خام بشکهای ۱۰۰ دلار بود، سرمایهگذاری روی پروژههای تحقیقاتی و اکتشافی در مناطقی نظیر قطب شمال، غرب آفریقا و برزیل منطقی به نظر میرسد. اما با کاهش قیمتها، سرمایهگذاری نیز به تبع آن کاهش یافت. پروژههایی با هزینه ۳۸۰ میلیارد دلاری به حال تعلیق درآمد و در آمریکا نیز هزینههای داراییهای ثابت در صنایع نفتی در مقایسه با میزان اوج آن، ۵۰ درصد افت کرد. حالا دیگر این سم در همه جای جهان پخش شده به طوری که شاخص مدیران خرید (PMI) در ماه دسامبر، با ثبت رقم ۴۸.۲، از انقباض در تمامی بخشهای صنعتی آمریکا خبر میَدهد. در برزیل، ضربه نفت ارزان به کمپانی «پتروبراس»، تبعات فساد و پولشویی در این غول نفتی دولتی برزیل را تشدید کرده و سلسله مراتب بالای دولتی این کشور را فلج کرده است.
سقوط سرمایهگذاری و ارزش داراییها، زیانبارتر است؛ زیرا بسیار سریع رخ میدهد. با این حال، تبعات احتمالی و گستره مالی این اتفاق را به سختی میتوان اندازه گرفت اما نباید فراموش کرد که بخش اعظم افزایش بدهیهای ۶۵۰ میلیارد دلاری شرکتهای فعال در اقتصادهای نوظهور از سال ۲۰۰۷ میلادی تاکنون، در بخش صنایع نفت و مواد خام بوده است. در واقع، نفت، در بازارهای نوظهور و در معرض خطر، نقش مهمی ایفا میکند. درحالیکه تولید ناخالص داخلی روسیه افت میکند، دولت این کشور احتمالا طی ماههای آتی با بحران بودجهای مواجه خواهد شد. در ونزوئلا نیز که تورم بالای ۱۴۰ درصد است، از هماکنون وضعیت بحرانی اقتصادی اعلام شده است. سایر تولیدکنندگان نفتی نیز در معرض اتفاقات مشابهی هستند.
حداکثر استفاده از نفت ارزان
افت نفت، برندگان بسیاری در چین و هند داشته است. این مساله باعث شده تا اقتصادهای وابسته به نفت، نظیر عربستان و ونزوئلا، دلیلی فوری برای انجام اصلاحات اقتصادی پیدا کنند. نفت ارزان همچنین به کشورهای واردکنندهای چون کره جنوبی این فرصت را داده تا یارانههای بیفایده انرژی خود را حذف کرده، تورم رو سرعت بخشیده و با افزایش مالیات، کسری بودجه خود را به حداقل برسانند. با این حال، این شوکهای نفتی، درحالی رخ می دهد که اقتصاد جهان همچنان با تبعات ناشی از بحران بزرگ سال ۲۰۰۸ میلادی دست و پنجه نرم میکند.