بیوفایی رأیدهندگان الکترال در تاریخ آمریکا
مسئله احتمال اینکه اعضای مجمع نمایندگان رأی مردمی را معکوس کنند، به ندرت در رسانههای آمریکایی مورد بحث قرار میگیرد و البته شاید دلیل آن هم این باشد که این اتفاق کمتر رخ داده است و احتمال وقوع آن هم بسیار اندک تلقی میشود. آخرین باری که این موضوع به طور جدی مطرح شد، پس از انتخابات فوقالعاده نزدیک سال ۲۰۰۰ بود، زمانی که جورج بوش پسر با اختلافی واقعاً اندک «ال گور» را شکست داد.
اعضای مجمع الکترال در آمریکا هم به ندرت «بیوفا»یی میکنند؛ اگرچه این اتفاق دستکم یک بار در سال ۲۰۰۴ رخ داده است. در انتخابات ریاستجمهوری این سال، یکی از رأیدهندگان الکترال در ایالت مینهسوتا به جای آنکه به جان کری (نامزد دموکراتها) رأی بدهد، به «جان ادواردز» یعنی معاون اول منتخب کری رأی داد. البته گفته میشود این رأی، یک اشتباه بوده، چراکه رأیدهنده حتی املای کلمه ادواردز را هم به اشتباه نوشته بود «اواردز».
بیش از ۹۹ درصد از اعضای مجامع الکترال در طول تاریخ آمریکا طبق آرای عمومی رأی دادهاند و حتی در موردی مانند سال ۲۰۰۴ هم که یک یا چند رأیدهنده به گونه دیگری عمل کردهاند، نتیجه انتخابات با رأی آنها تغییری نکرده است. در این سال، بوش ۲۸۶ رأی الکترال را کسب کرده بود و بنابراین ریاستجمهوریاش پیشاپیش قطعی شده بود. با این حال، آیا یک درصد احتمال دارد که ۱۹ دسامبر امسال، برای اولین بار در تاریخ آمریکا، آرای الکترال، نتیجه پیشبینیشده انتخابات را تغییر دهد؟ بله.
آیا جورج سوروس، دموکراتها و جمهوریخواهان میتوانند ترامپ را سرنگون کنند؟
بر هیچکس پوشیده نیست که دانلد ترامپ نامزد محبوب دموکراتها نیست، اما آنچه ترامپ را یک نامزد منحصربهفرد میکند این است که حتی بسیاری از همحزبیهای خودش هم او را دوست ندارند. همین مسئله موجب شده تا برخی کارشناسان، اعتراضات کنونی علیه ترامپ را در چارچوبی تفسیر کنند که به دموکراتها شانس تغییر در نتیجه نهایی انتخابات را میدهد.
طبق این طرز تفکر، اگر دموکراتها و حامیان قدرتمند آنها مانند جورج سوروس بتوانند به اندازه کافی اوضاع را برای تغییر در آرای الکترال آماده کنند و از سوی دیگر، جمهوریخواهان هم به اندازه کافی از ترامپ حمایت نکنند و یا حتی علیه او شورش کنند، احتمال آن وجود دارد که ماه آینده هیلاری کلینتون به عنوان رئیسجمهور آینده آمریکا اعلام شود.
«کریستوفر سوپرون» یکی از اعضای جمهوریخواه مجمع الکترال در تگزاس ماه آگوست گفته بود که آنقدر ترامپ را ناخوشایند میداند که ممکن است ماه دسامبر تصمیم بگیرد به کلینتون رأی بدهد. «بائوکی وو» یکی از اعضای جمهوریخواه مجمع الکترال در جورجیا هم همان ماه اعلام کرد که نمیتواند رأی به ترامپ را هضم کند؛ اگرچه مقامات جمهوریخواه ایالتی بیسروصدا او را مجاب کردند تا از سمت خود در مجمع استعفا دهد.
علاوه بر همه اینها، کلینتون بعید است با بیوفایی چند رأیدهنده الکترالِ جمهوریخواه، شانس وارونه کردن نتیجه انتخابات را داشته باشد. حتی اگر این اتفاق هم بیفتد، سرنوشت انتخابات در کنگرهای جمهوریخواه تعیین خواهد شد و تقریباً غیرممکن است هیلاری کلینتون رئیسجمهور آینده آمریکا باشد. اما همه اینها احتمال است و باید تا ۱۹ دسامبر منتظر ماند و دید آیا این احتمال حداقلی میتواند با تلاشهای دموکراتها و شاید جمهوریخواهان به نتیجهای برسد یا نه.
آنچه باید امروز از نظام دومرحلهای در آمریکا به خاطر سپرد این است که «پدران بنیانگذار» آمریکا به خاطر بیاعتمادی به دموکراسی مستقیم، مجمعهای الکترال را تشکیل دادند تا مطمئن شوند که آن دسته از «اقشار» مردمی که منافع مشترکی با هم دارند، نتوانند به کل کشور آسیبی وارد کنند. چنانکه «الکساندر همیلتون» معتقد بود، وجود مجامع الکترال تضمین میکند که «مسند ریاستجمهوری هرگز نصیب فردی نمیشود که در درجهای برجسته قرار نداشته و فاقد صلاحیتهای لازم باشد.»
اینکه آیا وجود چنین نظام دومرحلهای انتخاباتی در آمریکا کار معقولی است یا نه، در جای خود قابل بحث است. با این وجود، پاسخ دادن به این سؤال بسیار آسان است که آیا استفاده از این نظام، با آرمانی همخوانی دارد که آمریکاییها ادعا میکنند میخواهند در کشورهای دنیا پیاده کنند و آن را «خواست اکثریت مردم» توصیف میکنند.