کیفیت خود قراضه چه تاثیری بر تولید فولاد خام دارد؟
کیفیت قراضه بهشدت مهم است. البته مسائل مربوط به عراق مسائل ایمنی آن بهشمار میرود، به عبارت دیگر، مسائلی است که سبب انفجار و خسارت میشود که علاوه بر قراضههای نظامی وسایل دربسته مانند کپسول گاز یا کمک فنر و… زمانی که در کوره ذوب قرار میگیرد، سبب انفجار میشود که باید این ایمنیها مدنظر قرار گیرد. اما مسائل کیفی قراضه نیز بسیار مهم بهشمار میرود، چراکه همراه قراضه ناخالصیهای غیرفلزی مانند خاک و سرامیک و سنگ و… وجود دارد. برای مثال زمانی که یک ساختمان خراب میشود به تیرآهن آن بتن و سیمان نیز چسبیده است که روی این قراضهها فرآوری درستی انجام نمیشود. بهعلاوه اینکه ناخالصیهای غیرفلزی بسیاری در قراضهها وجود دارد، موضوع مهمتر درباره ناخالصی قراضهها این است که زدودن آنها خیلی مورد توجه قرار نمیگیرد، مانند قراضههایی که به چربیهایی مانند گریس و روغن آغشته هستند که این مواد برای ذوب نیز مضر بوده و از سوی دیگر، مسائل زیستمحیطی نیز به همراه دارد. دودی که این قراضهها ایجاد میکند، غیربهداشتی و در برخی مواقع سرطانی هستند.البته برای زدودن این ناخالصها در کشور دو روش وجود دارد. یک راه صنعتی و یک راه سنتی در ایران ۹۰ تا ۹۵ درصد زدودن قراضهها به روش سنتی انجام میشود. به این ترتیب که قراضهها وارد کارخانهها میشوند و بهوسیله نیروی انسانی جداسازی انجام میشود، اما به روش دستی چندان نمیتوان این ناخالصی را جدا کرد. در کوره در بهترین حالت ۸درصد ناخالصیها باقی میماند که البته این درصد برخی مواقع دورقمی میشود. راه دیگر زدودن قراضه، راه صنعتی است که بهوسیله دستگاه شرد انجام میشود که ۴ واحد در ایران شامل دو واحد در اصفهان، یک واحد در زنجان و دیگری در یزد به این وسیله قراضه را خالصسازی میکنند. این ۴ واحد قراضه خام را که همراه با ناخالصی است وارد دستگاه میکنند و در داخل دستگاه در اثر چکشهای سنگین قراضه خرد میشود و ناخالصی آن جدا میشود. در این دستگاه به وسیله یک تسمه نقاله ناخالصی و حتی فلزات غیرآهنی مثل مس و آلومینیوم که ارزشمند هم هستند، جدا میشود. به عبارت دیگر به وسیله این دستگاه مدرن، آهن، سایر فلزات و ناخالصیها جدا میشوند. بنابراین بهترین قراضه، قراضه «شرد شده» است که به وسیله دستگاههای شردر انجام میشود. قراضه که به وسیله این دستگاهها خرد میشود به قراضه «شرد شده» معروف است. حسن این روش این است که ناخالصی آن حداکثر ۲درصد است. زمانی که از این قراضه مصرف میکنید طبیعی است که انرژی کمتری مصرف کرده و سرباره کمتری دارید و از سوی دیگر زمان کمتری را برای ذوب صرف میکنید. بسیاری از کارخانههای فولادی بنا به دلایلی از شردر استفاده کردهاند، اما بعدها از آن استقبال نشد. به دلیل اینکه فروشندهها، بارهای ارزانقیمت را با بارهای گرانقیمت که شامل ویژه و ۱، ۲ و ۳ میشود با یکدیگر مخلوط میکردند و به واحدهای فولادی میفروختند. برای مثال قراضه سبک ۳ که شامل قوطیهای حلبی و کنسرو و… میشود و سبکتر و بازیافتی است و قلع و روی هم دارد با بار سنگین میفروختند. از آنجا که این قراضهها سبک بود و خرد میشدند، کمتر به چشم میآمدند، از اینرو با بارهای سنگین مخلوط میشوند. خریدار نیز پس از مدتی متوجه شده که ناخالصی آن کمتر شده، اما بهرهوری تولید افزایش نیافته است. این مسئله معضلی است که امیدواریم برطرف شود.
در جمعآوری قراضه تا چه میزان تفکیک اولیه از مبدا انجام میشود؟
متاسفانه تفکیک قراضه به وسیله شهرداریها چه در تهران و چه در شهرستانها انجام نشده است. شهرداریها بیشتر بهدنبال کسب درآمد هستند و خود تفکیک از مبدا را انجام نمیدهند و البته آن را به بخش خصوصی نیز واگذار نمیکنند. درحالیکه در تمام دنیا تفکیک از مبدا انجام میشود. در خیابانها یا در منازل ظروف مجزا با علامتهای مجزا برای تفکیک زبالهها ایجاد کردهاند و این امر بهصورت یک فرهنگ درآمده است که زبالهها از مبدا تفکیک میشود. همین موضوع برای قراضههای آهن نیز صدق میکند. اما در شهرداری ما این تفکیک را فرهنگسازی نکردهاند. به شخصه در یک بررسی میدانی و بهٌصورت تصادفی محاسبه انجام دادهام که حداقل ۳۵درصد قراضههای آهنی ما مدفون میشود. این قراضهها داخل زبالهها از بین میرود. یعنی درحالحاضر ظرفیت کشور ۱/۵ میلیون تن است که اگر این ۳۵درصد را نیز به آن اضافه کنیم، ظرفیت کشور به بالای ۲ میلیون تن میرسد و ۵۰۰ هزار تن به ظرفیت کشور اضافه خواهد شد که در بیابانها مدفون میشود. اگر شهرداری در این زمینه نمیتواند کاری انجام دهد، پیشنهاد ما این است که آن را به بخش خصوصی واگذار کند.