افزایش بهرهوری در تولید سبب افزایش توان اقتصادی بنگاهها خواهد شد، موضوعی که در بنگاههای اقتصادی کشور ما در سطح بسیار پایینی قرار دارد.
گزارش رسمی سازمان بهرهوری آسیا نشان میدهد، سهم بهرهوری در تولید ناخالص ملی در ایران کمتر از ۱۰درصد برآورد شده است، درحالیکه این رقم در برخی کشورهای آسیایی مانند هند ۴۲درصد، چین ۴۷درصد، کرهجنوبی ۴۳درصد، ژاپن ۵۳ و در بنگلادش ۴۶درصد گزارش شده است.
صمت در گفتوگو با کارشناسان عوامل پایینبودن سطح بهرهوری در ایران و سطح ارتقای آن را بررسی کرده است.
بهرهوری پایین در بخش تولید
بهرهوری چیست و در حوزه تولید چه معنایی پیدا میکند؟ در اینباره مصطفی صفاری کارشناس اقتصادی در گفتوگو با صمت عنوان کرد: بهرهوری در واحدهای تولیدی و بنگاههای اقتصادی یکی از شرایط کارآیی بهشمار میرود. در اقتصاد بهطور معمول اگر تولید هر بنگاه را تقسیم بر تعداد پرسنل بنگاه کنیم، تولید سرانه بهدست میآید که شاخص بهرهوری نیروی انسانی گفته میشود. همچنین اگر میزان تولید را به سرمایه یا فروش تقسیم کنیم، شاخص بهرهوری سرمایه بهدست میآید. البته برخی از سرمایهها ثابت هستند مانند زمین، ماشینآلات و ساختمان و بخشی دیگر هزینههای جاری شامل سرمایه در گردش و مواد اولیه. موضوع مهم این است که این سرمایه چند دوره میچرخد و تا چه اندازه برداشت میشود، نسبت مالی که هزینه شده تا چه میزان به سرمایه باز میشود و دوره بازگشت سرمایه چه مدت طول میکشد که نشاندهنده بهرهوری سرمایه است. در نیروی کار نیز بهرهوری به نفر- تولید برمیگردد. برای مثال در ۱۰ بنگاه خودروساز دنیا به ازای هر نیروی انسانی بین ۳۵ تا ۴۰ خودرو تولید میشود. اما بهرهوری خودرو در ایران در سال گذشته به ازای هر نفر ۳ خودرو بوده که نشان میدهد در صنعت خودروسازی به چه میزان بهرهوری پایین است.
همچنین در زمینه تعریف بهرهوری علیرضا امینی استاد دانشگاه و کارشناس اقتصادی در گفتوگو با صمت عنوان کرد: از نظر مفهومی بهرهوری یعنی اینکه مابهازای هر واحد منابعی که استفاده میکنیم، چه میزان تولید خواهیم داشت. بهبود بهرهوری به این معناست که بتوانیم با منابع معین، تولید بیشتر داشته باشیم یا تولید معین را با منابع کمتری بهدست بیاوریم.
راهکارهای افزایش بهرهوری تولید
مشکلات بهرهوری در بنگاههای تولیدی ما به چه عواملی بازمیگردد و برای ارتقای بهرهوری چه راهکارهایی را میتوان پیشنهاد داد. در اینباره امینی با اشاره به این موضوع که چه عواملی منجر به بهبود بهرهوری در حوزه تولید میشود، عنوان کرد: یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار در این زمینه کاهش هزینه تمامشده است، از سوی دیگر نیز ارتقای توان رقابتپذیری میتواند عامل مهمی در افزایش بهرهوری در تولید بهشمار رود. وی در ادامه با تاکید بر این موضوع که ارتقای بهرهوری به عوامل مختلفی بستگی دارد، گفت: مهمترین بحث، موضوع سرمایه انسانی و مهارتآموزی آنهاست که به ارتقای توانمندی نیروی کار منجر میشود. از اینرو هم بحث کمیت و هم بحث کیفیت آموزش در این زمینه مهم قلمداد میشود. بنابراین دورههای آموزشی موثر در این زمینه بسیار حائز اهمیت است. البته بحث سلامت نیروی کار نیز در ارتقای عوامل تولید مهم بهشمار میرود. وی در ادامه با اشاره به سایر عوامل موثر بر ارتقای بهرهوری تولید یادآور شد: موضوع دیگر بحث ارتقای دانش و فناوری روز است که با استفاده از دانش و فناوری، منابع، انرژی و مواد اولیه کمتری صرف تولید شود که در این صورت هم شاهد کاهش ضایعات از یکسو و هم افزایش تولید از سوی دیگر خواهیم شد. بنابراین میطلبد که بنگاههای اقتصادی واحد تحقیق و توسعه خود را توسعه دهند و بسیار بروز حرکت کنند که این امر سبب افزایش بهرهوری آنها خواهد شد، چراکه واحد تحقیق و توسعه هم به ارتقای کیفیت محصول و هم به بحث کاهش قیمت تمامشده کمک خواهد کرد. یا بحث ارتقای دانش فنی از محل واردات کالاهای سرمایهای با فناوری پیشرفته میتواند سطح دانش فنی بنگاهها را ارتقا بدهد.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: موضوع دیگر بحث جذب سرمایهگذاری خارجی است، از آنجا که این بنگاهها از فناوریها و روشهای نوین اداره بنگاهی برخوردارند، سبب میشود بهتدریج این اداره نوین به بنگاههای داخلی نیز منتقل شود. همچنین عامل سومی که در بحث بهرهوری مهم است، بحث مزیت تولید است که بیشترین مشکل ما در این زمینه است، چراکه بسیاری از صنایع ما در مقیاس کوچک طراحی شدهاند که باعث میشود «صرفه مقیاس» در اقتصاد ظاهر نشود و قیمت تمامشده کالا افزایش یابد که در کشورهای موفق مقیاس تولید در سطح بالایی قرار دارد که در این صورت صرفه مقیاس رخ میدهد و سبب کاهش قیمت تولید میشود که در نتیجه رقابتپذیری نیز در این فرآیند بیشتر خواهد شد، بنابراین ما باید رویکردمان را به سمت بینالمللیشدن سوق دهیم. بنگاههای موجود را ادغام و در مقیاس بزرگتری تعریف کنیم که از این طریق به ارتقای بهرهوری تولید کمک خواهد شد.
این کارشناس اقتصادی عنوان کرد: بحث دیگر فضای رقابتی در اقتصاد است، اگر فضای رقابتی در اقتصاد داشته باشیم، رقابت هم بین بنگاههای داخلی و هم بین بنگاههای داخلی و خارجی اتفاق خواهد افتاد. البته رقابت بین بنگاههای داخلی و خارجی از طریق واردات انجام میشود. یکی از راهکارهای رقابتجویی، جذب سرمایهگذاری خارجی است. اگر فضای بنگاههای تولیدی رقابتی شود، خود بنگاهها به فکر ارتقای کیفیت کالا و نوعآوری خواهند افتاد و خودبهخود به اینسو خواهند رفت که سطح ارتقای نیروی انسانی، مهارتها و تخصصشان را افزایش دهند.
از اینرو باید در این زمینه نیز تحقیق و سرمایهگذاری کرد. مشکل ما در بهرهوری تولید این مسئله است که فضا در بنگاههای تولیدی ما چندان رقابتی نیست. ما جزو کشورهایی هستیم که بالاترین میانگین تعرفهها را روی واردات میگذاریم و این موضع سبب میشود بنگاههای ما بهدلیل حمایت بیش از حد، تنبلی پیشه کرده و توجهی به مسئله آموزش و ارتقای سرمایه نداشته باشند. حتی مقیاس تولید هم میتواند از این موضوع تاثیر بپذیرد. یعنی اگر شرایط رقابتی باشد، خود بنگاه حاضر نمیشود بنگاهش را در مقیاس کوچک تعریف کند که اقتصادی نباشد.
این کارشناس اقتصادی در پایان یادآور شد: در کنار عوامل یادشده باید از زیرساختهای اجتماعی نیز در ارتقای بهرهوری یاد کرد که به شکل عمده مربوط به سیاستهای دولت و قوانین و مقررات مربوط میشود. در صورتی که سیاستها و قوانین ما شفاف و روشن باشند، کمک خواهند کرد منابع به سمت فعالیتهای مولد سوق داده شود؛ البته عکس آن هم صادق است، اگر سیاستها و قوانین نامناسب باشد، منابع به سمت فعالیتهای غیرمولد سوق داده میشود. برای مثال زمانی بروکراسی اداری پیچیده و طولانی است و صادرکننده مجبور میشود از چندین دستگاه مجوز بگیرد تا کالایی را صادر کند، وقت زیادی را از صادرکننده هدر خواهد داد، در حالیکه میتوانست این وقت را صرف تولید کند. از اینرو قوانین و مقررات باید شفاف و کوتاه باشند که این موضوع به سیاستهای دولت بازمیگردد. قوانین و مقررات در صورت شفاف بودن میتواند به فعالیتهای کشور کمک کند که سرمایهها بهسوی فعالیتهای مولد برود.
انگیزه نیروی کار عامل کلیدی در بهرهوری
برای افزایش بنگاهها باید بتوان با توجه به کارکرد نیروی کار دستمزد آنها را تعریف کرد تا زمینهساز رقابت در بنگاههای تولید شد. در اینباره صفاری با اشاره به اینکه برای رشد بهرهوری به چند اقدام نیازمند هستیم، اظهار کرد: در وهله نخست باید بتوانیم انگیزه نیروی کار را افزایش بدهیم، چراکه رابطه منطقی بین دستمزد و بهرهوری بخش تولید وجود دارد. بهعبارت دیگر، دستمزد یکسان ضدبهرهوری عمل میکند، اما اگر براساس کارآیی دستمزد بدهیم، سبب ایجاد انگیزه میشود. درباره سرمایه نیز باید دوره بازگشت آن در نظر گرفته شود. یکی از عوامل تاثیرگذار بر سرمایه نرخ هزینه سرمایه است، برای مثال سود نرخ ۲۸درصد بانکی برای بسیاری از صنایع چندان توجیهپذیر نخواهد بود؛ چراکه در این صورت بنگاه باید بتواند سود بالای ۲۸درصد داشته باشد که بتواند وام بگیرد و سودآوری منطقی هم داشته باشد، چراکه در غیراین صورت زیانده خواهد شد. بهطور یقین برای افزایش بهرهوری رابطه با دستمزد با افزایش سرمایه با نرخ تولید باعث افزایش بهرهوری نیروی کار و سرمایه خواهد شد.
وی در پایان با انتقاد از عملکرد سازمان بهرهوری خاطرنشان کرد: در سازمان ملی بهرهوری بیشترین تمرکز روی این مسئله قرار دارد که بهرهوری خود سازمان ارتقا یابد، در حالیکه باید فعالیت بهتر و متمرکزتری برای ارتقای بهرهوری در دستورکار داشته باشد. از سوی دیگر، این سازمان باید آمارهای تفکیکشدهای برای بخشهای مختلف ارائه کند تا بتوان با توجه به این آمارها راهکارهای شفافی را برای هر بخش ارائه کرد.
منبع: صمت