طلوع خورشید شنبه دوم بهمن ماه به معنای فرارسیدن دومین روزی است که از آوار سوزنده ساختمان پلاسکو بر سر آتشنشانان و جمعی از شهروندان می گذرد و هنوز آواربرداری از این فاجعه ادامه دارد؛ فاجعه ای که اگر صاحبان و پیشه وران و فروشندگان پلاسکو را با خسارت روبرو کرد اما محنت آتشنشانان را با مصایب مدفون شدن گروهی از همقطارانشان گره زد.
از پنجشنبه بسیاری خود را همدرد و همدل با خانواده گرفتارشدگان زیر آوار می دانند و عده ای چشم به صفحه تلفن های همراه یا تلویزیون خانه هایشان دوخته اند و از یکدیگر می پرسند کی قرار است سنگینی این آوارهای سمج از سر مدفون شدگان برداشته شود.
در فضای اندوه و نگرانی، واژه آتشنشان از پرتکرارترین واژگان در رسانه ها و گفت وگوهای عمومی است. تاکنون شهادت یکی از آنان تایید شده و از سرنوشت بقیه خبری در دست نیست. تلاش آتشنشانان برای حفظ جان و مال مردم از گزند آتش و آوار و ادامه آن برای رهایی همقطارانشان، نگاه بسیاری از مردم را متوجه آنان ساخته است.
در این پیوند، پژوهشگر ایرنا به یکی از ایستگاه های آتشنشانی تهران رفت تا با همقطاران آتشنشانان گرفتار آمده زیر آوار ساختمان پلاسکو به گفت وگو بنشیند. در این گزارش آتشنشانان ایستگاه ۱۷ تهران در خیابان الغدیر واقع در شرق پایتخت به پرسش های پژوهشگر ایرنا پاسخ دادند.
** روایت آتشنشان ها از آتشنشانی
«علی قدیمی» مسوول ایستگاه ۱۷ آتش نشانی تهران که ۲۴ سال سابقه کار در این نهاد را دارد در ابتدای گفته هایش درباره این حرفه اظهار کرد: وقتی زنگ اعلان خطر می خورد ما نمی دانیم که برای رییس جمهوری به صدا در می آید یا برای یک کارگر ساده. با همان سرعت به سمت خطر می رویم. پیش آمده که برای حادثه ای به منزل همکارمان رفتیم و خبر نداشتیم. یکی از تلخ ترین وشیرین ترین خاطرات من همین است که منزل همکارم سوخت که تلخ بود ولی نجات جانش شیرین بود. این افتخاری است برای ما که برای نجات جان انسان ها می رویم و دریغ نداریم.
«محمدعلی حقیقی» آتشنشانی با ۶ سال سابقه است که همزمان درس می خواند و دانشجو است. به گفته وی این که به هموطنانم خدمت می کنم باعث افتخار است اما این حرفه دارای یک سری رضایتمندی ها و نارضایتی های شغلی است. کسانی که به این کار وارد می شوند انتخاب شده اند و افراد عادی خودشان را درگیر چنین حرفه ای نمی کنند. متاسفانه در رخداد اخیر بسیاری از همکاران ما جانشان را از دست دادند؛ کسانی که به طور قطع وسوسه مادی آنان را به سوی آتشنشانی نیاورد و فقط عشق و تعهد آن ها را به دل خطر کشاند.
او افزود: بیشتر مشکلات همکاران ما از لحاظ معیشتی است که اکثرشان شغل دوم دارند. اگر به الگوی کشورهای دیگر نگاه کنیم می بینیم شرایط اقتصادی برای یک آتشنشان مهیا است. ما یک ۲۴ساعت کامل شیفت هستیم و ۲ روز تعطیلی ولی به جای اینکه کنار خانواده هایمان باشیم باید به خاطر گذران زندگی به شغل دوم فکر کنیم. یک آتشنشان در اصل پول خون و جانش را می گیرد که این حقوق برایش مکفی نیست و فقط همان تعهد است که ماندگارمان می کند. آتشنشانان از هیچ جانبی حمایت نمی شوند.
«محمدرضا منصوری» آتشنشان شیفت سوم ایستگاه ۱۷، حدود۱۰ سال سابقه کار و مدرک کاردانی امداد و سوانح دارد. او در پاسخ به چرایی انتخاب این حرفه اظهار کرد: ما این کار را ابتدا با شور و عشق آغاز کردیم و گفتیم دوست داریم به دیگران خدمت کنیم. از همان اول بحث حقوق و مزایا برای ما چندان مطرح نبود. پرسنل آتشنشانی از قشر متوسط و متوسط رو به پایین هستند. متاسفانه حقوق یک آتشنشان برای گذران امور کفایت نمی کند و ما مجبوریم شغل دوم داشته باشیم که این به نظر من در تمام دنیا کم سابقه است.ما کار پشتِ کار داریم و خستگی پشت خستگی، از لحاظ روحی بسیار آسیب پذیریم ولی باز تنها چیزی که نقطه اتکای ما به این شغل است همان بحث تعهد است.
او افزود: مردم ما چون مردم حساسی هستند با بروز این حوادث و اتفاقاتی اینچنینی از ما یاد می کنند ولی با مرور زمان آتشنشانان فراموش می شوند. ما نیاز به یک فرهنگ سازی داریم. ما برای اتفاقاتی که می افتد همچنان درگیر ترافیک و بی توجهی مردم و خودروهای دیگر هستیم. این ها مسائل کوچکی نیست. به هر حال جان عده ای در گروی امدادرسانی ما است و این باید در اذهان نهادینه شود.
** آوار پلاسکو بر روح و روان آتشنشانان
حقیقی درباره فاجعه پلاسکو به پژوهشگر ایرنا گفت: ما همه بابت این فاجعه بی قراریم. از لحاظ روحی همه بچه ها به هم ریخته اند و نگران همکارانی که آیا زنده می مانند یا نه. باید صحنه را دید تا مابقی دردها فراموش شوند. خیلی دردناک است که همکارانت زیر آوار هستند و کاری نمی شود انجام داد و این برای ما زجرآورتر است.
منصوری در این باره چنین بیان داشت: من به این فکر می کنم که من شاید به جای هر کدام از این همکارانم بودم. از دیروز همه مرا ترغیب کرده اند که شغلم را رها کنم چون امنیت جانی نداریم. تفاوتی در ایستگاه کم حریق و پرحریق نیست ولی من مطمئنم این تب و تاب موقتی است و بیشتر از چند ماه طول نمی کشد.
وی در خصوص رویکرد شهروندان در قبال آتشنشانان گفت: برخی واقعا به ما لطف دارند و به این شغل احترام می گذارند، شماری هم هستند که برایشان آتشنشانی فرقی با بقیه مشاغل ندارد. دسته سوم هم کسانی اند که تعداد آنان کم است اما در کار خلل ایجاد می کنند. حتی ما بارها در حین عملیات، سرقت از ماشین های آتش نشانی را هم دیده ایم. مشکل ما آتشنشان ها اما بزرگتر از این حرف ها است. معیشت یک بحث است و مسائل روحی و روانی یک بحث دیگر. باید شرایطی برای ما به وجود آورند که با توجه به سختی کار آرامش نسبی داشته باشیم و بتوانیم شش دانگ آتشنشان باشیم.
مسوول ایستگاه ۱۷ اما در مورد وضعیت تجهیزات مورد نیاز آتشنشانان اظهار داشت: مساله مهیا ساختن وسایل نجات نیازمند گشایش مبحثی گسترده است. به هرحال این وسایل است که کارها را پیش می برد و هر چقدر امکانات بیشتر باشد کار بهتر پیش می رود؛ یعنی ۸۰ درصد داشتن تجهیزات مناسب اهمیت دارد و ۲۰ درصد باقی مانده مربوط به تخصص است.
قدیمی تصریح کرد: امکانات موجود برای مهار آتش ساختمانی به عظمت پلاسکو کم بود و برای آواربرداری آن مناسب نیست هر چند از شهرداری و هلال احمر و برخی ارگان های دیگر وسایلی در اختیار ما گذاشتند.
منصوری نیز دراین ارتباط گفت: مسوولان ما قبل از اینکه اتفاقی بیافتد باید با علم و امکانات و جایگاهی که دارند به فکر باشد و اقدام کند. ما چند وقت پیش زمانی که شهیدی دادیم سخن از سختی کار ما به میان آمد ولی بعد از مدتی همه چیز به روال عادی برگشت. ممکن است این فاجعه پلاسکو هم چند وقت دیگر فراموش شود به همین خاطر باید اقدامی اساسی کرد.