البته بانک مرکزی مانند هر نهاد عمومی دیگری که با هدف خدمترسانی تاسیس میشود باید اهدافی که قانونگذار به نمایندگی از عموم مردم بر عهدهاش گذاشته است، دنبال کند، برای دستیابی به این اهداف ابزار لازم را در اختیار داشته باشد و نسبت به عملکرد خود در برابر نهادهای پرسشگر ـ مانند مجلس ـ پاسخگو باشد.تجربه سالهای اخیر نشان میدهد در برخی دورهها، اعمال سیاستهای پولی و مالی مناسب از طرف دولت و بانک مرکزی به کاهش تورم منجر شده است. البته این دستاوردهای تورمی که با هزینه به دست میآمدند، بادوام نبودند. این تجربیات درسی مهم به ما میآموزد: محیط نهادی که بتواند از تورم پایین حمایت و از تشدید تورم جلوگیری کند، در کشورمان وجود ندارد. بنابراین اولین گام برای دستیابی به تورمهای پایین و ایجاد محیطی باثبات جهت دستیابی به توسعه اقتصادی، بازتعریف محیط نهادی است که بانک مرکزی را احاطه کرده است. بازنگری قوانین پولی و بانکی کشور فرصت پیگیری بانک مرکزی مستقل را ایجاد کرده است؛ ولی تنها زمانی میتوان به موفقیت این تلاشها امید داشت که اجماعی عمومی در این خصوص شکل گیرد؛ اجماعی که خواستار اعطای اختیارات و ابزارهای لازم به بانک مرکزی مستقل و پاسخگو باشد.
منبع: دنیای اقتصاد