تئوری استقلال نیمکرهای
مطرحشدن تئوری استقلال نیمکرهای از سوی امریکا به دهه ۷۰ میلادی بازمیگردد که براساس آن روند بازار در جهت کاهش وابستگی غرب به انرژی خاورمیانه تقویت میشد که در ۲۰۱۴ میلادی به اجرا درآمد و استراتژی واگذاری داراییهای نفتی این شرکتها در آسیا و خاورمیانه به شرکتهای محلی قدرت بخشید. به گفته امیر ناظمی قائم مقام برنامه ملی آینده نگاری کشور (زیر نظر معاونت سیاستگذاری و ارزیابی راهبردی معاونت علمی و فنآوری ریاست جمهوری) در گفتوگو با صمت، در سالهای اخیر امریکا با پشتوانه «شیلاویل» توانسته از واردکننده نفت و گاز به تولیدکننده و صادرکننده آن تبدیل شود. همچنین نوآوریها و سرمایهگذاریهای انجامشده در بخش تحقیق و توسعه این شرکتها موجب شده سه چهارم وابستگی امریکا به نفت خاورمیانه در سال ۲۰۱۵میلادی به نزدیک صفر در ژوئن ۲۰۱۶ برسد. از طرفی وحید شریف مدیر امور سرمایهگذاری شرکت سرمایهگذاریهای خارجی ایران (ایفیک) نیز با تایید اینکه استراتژیهای شرکتهای بزرگ در جهت کاهش وابستگی به منابع انرژی خاورمیانه است در گفتوگو با صمت، تصریح میکند: روابط شرکتهای بزرگ نفتی در خاورمیانه نشان میدهد حتی روابط سیاسی این کشورها وابسته به معاملات نفتی است. به گفته وی معاملات نفتی در خاورمیانه با دلار، نشاندهنده نیاز شدید امریکا برای تامین انرژی از خاورمیانه است. این کشور سعی داشت با اثرگذاری بر انرژی خاورمیانه رقبای سیاسی خود مثل چین و هند را که در حال استفاده از انرژی خاورمیانه بودند از میدان رقابت خارج کند یا میزان نفوذ این رقبا را در این منطقه کاهش دهد. وی میافزاید: اما انقلاب «شیلاویل» موجب شد امریکا با بهدست آوردن توان تولید مورد نیاز چه در بعد مصرف داخلی و چه صادراتی از حوزه وابستگی به انرژی خاورمیانه کنار بکشد. این مقام مسئول معتقد است عملکرد شرکتهای بزرگ نفتی همواره مبتنی بر چشماندازهای ژئوپلیتکال بوده و کمتر متوجه برنامههای بازار انرژی است.