با این همه هنوز هم تولیدات داخل در برابر موج واردات مقاومت میکردند. با وقوع انقلاب و ملی شدن صنایع، تاثیر دولت در صنعت خودرو افزایش یافت. این دولتی بودن سبب کاهش رشد صنعت خودرو شد. در آن سالها اعتقاد بر این بود که بهتر است به جای صنعت خودرو به صنایع کشاورزی اهمیت داده شود. جو جامعه نیز سبب شد تولید خودروهای لوکس متوقف شود، حتی دیگر پیکان دولوکس تولید نمیشد. با اتفاقات رخداده در اوایل دهه ۶۰ بسیاری از مهندسان صنعت خودرو در پی آمریکایی نامیده شدن و داشتن تفکرات چپ یا دموکرات اخراج شدند. این روند ادامه داشت تا با کاهش درآمد ارزی ایران در جنگ تحمیلی و کاهش بودجه ارزی صنعت کشور از حدود دو میلیارد دلار به ۲۰۰ میلیون دلار در سال عملاً صنعت خودرو به تعطیلی کشانده شد. بنا به گفته میرخانیرشتی مدیرعامل ایرانخودرو ۶۵۰۰ نفر از کارگران ایرانخودرو در سال ۶۵ بازخرید شدند.
در سال ۱۳۶۸ مدیران آن زمان ایرانخودرو تصمیم گرفتند تا خطوط دست دوم شرکت تالبوت را خریداری کرده و با تقسیم آن در تولیدکنندگان قطعات خودرو و بازسازی بخشی از خطوط تولید ایرانخودرو، پیکان را از ورطه نیستی نجات دهند، اما بعد از نصب خطوط ایرانخودرو با خطوط ناقص، دست دوم و مستهلکشدهای روبهرو بودند که کاستیهای فراوانی داشت.
در سال ۱۳۷۰ صنعت خودرو ایران به جانداری نیمهمرده شبیه بود؛ رکود اقتصادی و صنعتی بعد از جنگ و حدود هفت سال خواب زمستانی، ایرانخودرو را در آستانه نابودی قرار داده بود. در آن زمان بسیاری معتقد بودند دیگر نیازی به صنعت خودرو نیست و عدهای نیز خواستار ادامه تولید کارخانههای خودروسازی و نجات آن بودند، اما پیکان در آن سالها، صنعت خودرو ایران را نجات داد و جریان حیاتی سرمایه را به شرکت ایرانخودرو بازگرداند. حتی در اوایل دهه ۷۰ و واردات انبوه خودرو، این خودرو از محبوبیت نیفتاد و همچنان پول رایج بازار خودرو ایران بود.
راحتتعمیرشدن، ارزان بودن تعمیر، همهجا تعمیری، هزینه کم و انس مردم ایران با این خودرو، همچنان این خودرو را تا سال ۱۳۸۰ به عنوان پرمشتریترین خودرو مطرح میکرد. پول پیکان سبب شد مراکز تحقیقاتی و نظامهای مهندسی بعد از ۱۵ سال رکود و فراموشی، دوباره در ایرانخودرو شکل بگیرد. از اواسط دهه ۷۰، پس از واردات خودرو و ورود اتومبیلهای متنوع کرهای، فشار دوباره بر روی این صنعت تشدید شده بود که چرا ما نمیتوانیم حتی یک خودرو طراحی کنیم و چرا حتی چراغهای پیکان نیز تغییر نکرده، از همه جالبتر آن بود که حتی اطلاعات فنی پژو ۴۰۵ که در ابتدا به صورت مونتاژ کامل وارد بازار میشد، در اختیار مهندسان ارشد ایرانخودرو نیز قرار نمیگرفت. طرح خودرو ملی که ایده آن نیز چندان در ایران تازه نبود، دوباره مدتی پس از پایان واردات خودرو، برای تولید یک پیکان جدید آغاز شد تا به همه ثابت شود ما هم میتوانیم مانند کره، خودمان به طراحی خودرو بپردازیم.
نخستین بار مردم در بازیهای جام ملتهای آسیای ۹۶ شاهد تیزری بودند که خبر از تولید خودرو ملی میداد. در آن زمان طراحی خودرو ملی، آغاز شد اما تا چندی پیش از شروع تولید سمند، از این خودرو ملی خبری نبود. در آغاز، طراحی خودرو ملی چندان سخت به نظر نمیرسید اما پس از شروع طرح، عظمت آن کاملاً مشخص شد. طراحی پلتفورم (مجموعههای فنی خودرو) که در ابتدا غیرممکن به نظر میرسید پس از روش پروتون مالزی که خودرو خود را با طراحی بدنه بر روی پلتفورمهای میتسوبیشی، قرار میداد، انتخاب شد. حال آنکه پس از مدتی، مشخص شد حتی طراحی بدنه نیز کار بسیار دشواری است. در همین زمان در کشور تایوان شرکت «فرستاتوموتیو» انگلستان، طراحی نمونه اولیه خودرویی بر روی شاسی و قوای محرکه خودرو پژو ۴۰۵ برای تولید در شرکت تایوانی را به پایان رسانده بود، ناگهان شرکت تایوانی ورشکسته شد و شرکت فرستاتوموتیو که برای طراحی خودرو، بسیار هزینه کرده بود این طرح را به شرکتهایی در ایران، آرژانتین و چین پیشنهاد کرد. این پیشنهاد با اقدامات اولیه برای تولید خودرو ملی، همزمان بود و ایرانخودرو، این طرح را با اشتیاق پذیرفت.
حال سوال این بود که صنعت خودرو باید به کدامین سو برود. حال مدیران صنعتی میدانستند تولید کاملاً ایرانی برای رقابت در بازارهای جهانی تنها یک شعار با برد داخلی است. از طرفی اگر ایران به بازار تجارت جهان پیوند میخورد صنعت خودرو ایران در مواجهه با خودروهایی مدرن که بدون تعرفه یا با تعرفه پایین وارد میشدند نابود میشد.