خانه > اخبار > اخبار خانه > جای خالی کشت و صنعت‌ها در ایران

جای خالی کشت و صنعت‌ها در ایران

به‌طور مثال در قاره سبز یا همان اروپا که مساحت کشورها کوچک است، زمین‌ها به صورت قطعه‌های کوچکی هستند که در کنار هم قرار گرفته‌اند و زارعین در آنها و در قالب تعاونی‌های زراعی بسیار قوی اقدام به کشت می‌کنند. در این شرایط هدف تشکیل کشت و صنعت‌ها ایجاد حداکثر ارزش افزوده برای جمع مالکین است.
در مقابل، قطعات زمین در کشورهای پهناوری چون ایالات متحده امریکا، روسیه، کانادا، اوکراین، استرالیا و قزاقستان که ارزش زمین در آنها چندان بالا نیست، بسیار بزرگ است. در این کشورها نیز در کنار قطعات بزرگ زمین، واحدهای صنعتی تبدیلی یا بسته‌بندی تاسیس می‌شوند تا حداکثر ارزش افزوده را در زراعت نگاه دارند. اما در این حالت مالکیت زمین نه در اختیار چند مالک، بلکه در اختیار یک بزرگ مالک است. در این شرایط، سود حاصل از تاسیس کشت و صنعت کماکان نصیب زارعان و نه تنها مالک می‌شود. در اینجا وظیفه تعاونی‌ها هماهنگ کردن اقدام زارعین و تامین منافع آنهاست.
چه بعد از انقلاب و چه پس از آن، چندین کشت و صنعت در ایران تاسیس شده است. تجربه این کشت و صنعت‌ها چگونه بوده؟ آیا توانسته‌اند نقش موثری در توسعه روستایی ایفا کنند؟
در ایران این تجربه بسیار بسیار ناموفق بوده است و این مساله چند دلیل عمده دارد. یکی از آنها اصلاحات ارضی اول در زمان حکومت سلطنتی بود.
در آن دوران روشنفکری چپ در جهان جولان می‌داد. در ایران نیز به دلیل همجواری کشور با اتحاد جماهیر شوروی، عقاید مارکسیستی و کمونیستی رواج بسیاری داشت، تا جایی که حتی بسیاری از جوانان مسلمان نیز تحت تاثیر این عقاید قرار گرفته بودند. بنابراین همیشه این خطر از جانب حکومت حس می‌شد که جامعه نیمه فئودالی روستایی آن زمان یا همانطور که در ادبیات اجتماعی ما مرسوم است، جامعه ارباب و رعیتی آبستن حوادث غیرمنتظره‌یی باشد که به تحولات اجتماعی وسیع در سطح روستاها و جامعه ارباب‌زده آن دوران منجر شود. در این شرایط امریکایی‌ها اصرار داشتند برای جلوگیری از چنین اتفاقی و چرخش ایران به سمت اردوگاه سوسیالیسم، در کشور اصلاحات ارضی انجام شود و شاه را نیز مسوول اجرای این اصلاحات می‌دانستند.
به روایت کتاب ایران بین دو انقلاب، نوشته یرواند آبراهامیان، پیش از وقایع شهریور ۱۳۲۰، رضاخان بخش بزرگی از زمین‌ها و روستاهای ایران را غصب کرده و به نام خود سند زده بود. تا جایی که هنگام خروجش از ایران بزرگ‌ترین مالک جهان محسوب می‌شد. طبیعتا این زمین‌ها بعد از او، در اختیار خانواده سلطنتی قرار گرفت. از آنجا با توجه به شرایط روز، دیگر مالکیت گسترده زمین توسط خانواده پهلوی، نه موضوعیت و منفعتی داشت و نه موجه به حساب می‌آمد، شخص شاه نیز نسبت به تقسیم و خرد کردن اراضی کشاورزی بی‌میل نبود.
بنابراین به خاطر فشار امریکایی‌ها و تمایلات شخصی خود شاه، اصلاحات ارضی انجام و اراضی کشاورزی کشور به قطعات کوچک تقسیم شد. اینکار در نظر من، به کشاورزی کشور آسیب زد. چراکه به هر حال در نظام ارباب و رعیتی قدیم، مجموعه‌یی از روابط اجتماعی و مناسبات تولید شکل گرفته و نهادینه شده بود که در روند اصلاحات ارضی به شکل فرمایشی از بین رفت.
این در حالی بود که روابط ظالمانه بین ارباب و رعیت در قالب قانون قابل رفع بود. به هر حال قراردادی میان رعایا و ارباب وجود داشت. به‌طور مثال ارباب‌ها حق نداشتند زارعی را که سالیان سال روی زمینی کار کرده از آن زمین بیرون کنند. همیشه جدالی میان اربابان و رعایا وجود داشت که در نظر من، رعایا در این جدال دست بالا را داشتند، چراکه کسانی بودند که روی زمین کار می‌کردند و تولید را در اختیار داشتند.
یعنی اصلاحات ارضی و تقسیم زمین‌ها بین روستاییان، به ضرر آنها تمام شد؟

همچنین ببینید

قیمت نفت خام 37 دلار معامله شد

خبرگزاری آریا- دادوستد نفت خام برنت دریای شمال به قیمت ۳۷ دلار رسید

[show-logos orderby='none' category='brand' activeurl='new' style='hgrayscale' interface='hcarousel' tooltip='true' description='false' limit='0' img='100']