رکود صنعت در گروه فضای کار نامناسب
فضای کسبوکار نامناسب چقدر بر وضعیت و کارایی بنگاههای اقتصادی تأثیرگذار است؟ فضای نامساعد و نامناسب کسبوکار یکی از مهمترین و به جدترین موانع و غل و زنجیرهایی است که دامن کسبوکارهای صنعتی را گرفته است بهگونهای که گزارش سال ۲۰۱۶ موسسه بانک جهانی نشان میدهد فضای کسبوکار در کشور ایران در میان ۱۸۹ کشور موردبررسی رتبه ۱۱۸ را داراست. فضای کسبوکار بهمثابه زمین بازی، در صورت مساعد بودن عمیقاً بر رشد اقتصادی تأثیر میگذارد.
مرتضوی میگوید: «فضای مساعد کسبوکار هزینه مبادله بنگاهها و مخاطرات فعالیتهای اقتصادی را کاهش داده و منجر به ازدیاد سرمایهگذاری در سطح کلان کشور میشود که غاییترین نتیجه آن افزایش رشد اقتصادی است.»
رئیس خانه صنعت، معدن و تجارت استان تهران میگوید: «در محیط کسبوکار که پر از قوانین مخل و دست و پاگیر است عرصه بر بخش خصوصی و بروز و ظهور کسبوکارهای صنعتی و ارزشآفرین تنگتر شده است. از طرف دیگر حضور گسترده شرکتهای دولتی و شبهدولتی هم مزید بر علت شده و فضای رقابت را از بین برده است بهگونهای که شرکتها و بنگاههای صنعتی در این فضای رانتی یارای رقابت با دولتیها و شبهدولتیها را ندارند و همانطور که آمار دهه اخیر نشان میدهد حضور هرساله آنها در اقتصاد کمرنگ و کمرنگتر شده و بسیاری از شرکتهایی هم که هنوز نفس میکشند زیر ظرفیت خود تولید میکنند.
صنعت استراتژی توسعه ندارد
عضو هیات نمایندگان اتاق ایران تصریح میکند: «مهمترین چالشهای گذشته و پیشروی توسعه صنعتی به نبود استراتژی جامع توسعه صنعتی و به مفهوم واقعی آن، برای توسعه صنعت مربوط میشود که عمده دلیل آن به تداوم نداشتن دولتها و لغو قوانین و مصوبات دولتهای پیشین مربوط میشود.»
بهگفته مرتضوی، همه این موارد باعث میشود که بهرهوری در بنگاههای صنعتی پایین باشد. اگر ما بخواهیم وضعیت بنگاههای کوچک و متوسط را بهبود دهیم تا از ظرفیت خود استفاده کنند باید دولت استراتژی حمایتی داشته باشد.
تأمین سرمایه مالی تنها راهکار نیست
دولت برای حمایت از بنگاههای متوسط و کوچک سعی میکند از طریق تأمین منابع مالی این مشکلات را برطرف کند؛ اما مرتضوی معتقد است: «تنها مشکل واحدهای تولید، تأمین هزینه در گردش و سرمایه نیست. دولت باید بتواند شرایط را برای رفع رکود و تحریک تقاضا فراهم کند. در شرایطی که برای تولید داخلی تقاضا باشد، در آن صورت صنعت میتواند با سرمایه در گردش به حیات خود ادامه دهد. اما علایم روشن برای افزایش تقاضا در اقتصاد ملی به چشم نمیخورد. در این وضعیت مشخص است که بنگاههای صنعتی یا دچار ورشکستگی هستند و یا با حداقل ظرفیت خود کار میکنند.»
توسعه و رونق گرفتن کسبوکارهای صنعتی، راهی نیست که بتوان یکشبه طی کرد یا از یک یا دو دولت انتظار داشت. اما برای طی طریق، باید مشکلات شناسایی شود و افقها هموار تا صنعت کشور در مسیر قدم بردارد نه در بیراهه.