بنابراین شاخص مربوط بهاندازه دولت در حوزه عمومی و شاخص تصدیها در فصل سوم ساخته شد. اما در نظر گرفتن مداخلات غیربودجهای دولت (نظیر تعیین قیمتها، مقررات مربوط به بازار کار، اعمال محدودیتهای غیر تعرفهای و بسیاری از موارد دیگر) در مدلهای رشد نیز مستلزم کمی کردن این مداخلات است. در فصل چهارم شاخصی به نام شاخص ترکیبی اختلال دخالتهای دولت متشکل از ۳۸ متغیر ساخته شده است که سه حوزه اختلال سیاستگذاری، شاخص اختلال تنظیمات و شاخص اختلال مالکیت دولت را پوشش میدهد. شاخص دیگری که در این بخش معرفی شده، شاخص اثربخشی سیاستهای دولت است که قدرت دولت در تنظیم سیاستهای اقتصادی و اجرای آنها را بازتاب میدهد. این فصل را حسن درگاهی نوشته است.
مجموعه مطالب این چهار فصل با هدف ایجاد زمینه لازم برای تخمین مدلهای مختلف رشد اقتصادی برای اقتصاد ایران با تاکید بر نقش دولت فراهم شدهاند و اطلاعات مورد نیاز برای فصل پنجم کتاب را فراهم میآورند.
در فصل پنجم معادلات متعددی برای توضیح رفتار رشد اقتصادی در ایران تخمین زده شده است. نتایج تخمینها بیانگر آن است که شاخصهای اختلال و شاخص عدم اثر بخشی به طور مطلق اثر منفی بر رشد اقتصادی دارند؛ در حالی که شاخص تصدیها در قالب یک رابطه درجه دو از قدرت توضیح دهندگی مناسبی برخوردار است. بر اساس این رابطه درجه دو میتوان تخمینی از اندازه بهینه تصدیهای دولتی به دست آورد. نتایج این تخمین و مقایسه آن با حجم تصدیهای موجود دولت نشان دهنده آن است که چه میزان تغییر در تصدیهای دولت به منظور تحقق حداکثر رشد ضروری است.
در آخر بر اساس تخمینهای به عمل آمده نشان داده شد که تاثیر هزینههای سرمایهگذاری دولت، انواع هزینههای مصرفی دولت و کسری بودجه چه تاثیری بر رشد میگذارند و با محاسبه حد بهینه هزینهها و کسری بودجه با وضعیت فعلی فاصله ما با ایده آل مشخص شده است. بر اساس نتایج به دست آمده مجموعهای از توصیههای سیاستی ارائه شده که به طور خلاصه، این توصیهها بر لزوم اصلاح سیاستهای اقتصادی در جهت کاهش مداخلات اقتصادی دولت با اولویت سیاستهای پولی، تجاری، اعتباری و مالی و نیز افزایش اثربخشی سیاستها برای دستیابی به حداکثر رشد اقتصادی تاکید دارند.
این کتاب نه تنها به خاطر نتایج دقیقش، بلکه به خاطر اینکه خواننده را برای رسیدن به این نتایج همراهی میکند اثر درخور توجهی و مفیدی است
دولت و رشد اقتصادی در ایران
صفحه: 1 2