گاهی در بخشهای خبری تلویزیون، روزنامه و حتی سایتها به عباراتی برمیخوریم که معنای آنها کمی برایمان گنگ است. صرفنظر از اینکه برخی از آنها تا چه حد تخصصی است، آشنایی ابتدایی با آنها موجب کسب اطلاعات بیشتر از حوزههای مختلف خواهد شد.
سوآپ نفتی و کلمههای مشابه، جزء آن دسته اصطلاحاتی است که در خبرهای مختلف و در گفتگو کارشناسان با یکدیگر زیاد به گوشمان خورده اما بیشک جز عدهای معدود کمتر کسی معنای تخصصی و دقیق این اصطلاح را میداند.
معنای لغوی این اصطلاح معامله پایاپای، معاوضه، مبادله و جانشین کردن است که بهصورت تخصصی اینگونه تعریف شده است: یک کالا را از نقطهای تحویل و دقیقاً همان میزان کالا را در نقطهای دیگر تحویل داده شود.
برخی برای سهولت تعریف این اصطلاح اینگونه گفتهاند: قراردادهای متفاوتی برای انجام تجارت سوآپ وجود دارد که نوع متداول آن، دریافت کالا در یک نقطه و تحویل معادل آن در نقطه دیگری از جغرافیای موردنظر است.
لازم به ذکر است که این نوع تجارت انواع مختلفی دارد که سوآپ ارز، انواع کالا، نرخ بهره، نرخ بازده کل، دارایی و سررسید ثابت تنها بخشی از آن را در برمیگیرد.
اما یکی از مهمترین انواع این نوع تجارت که در سرتاسر دنیا هم مطرح شده، سوآپ نفتی است. به زبان ساده به این مفهوم است که دولت یا تجار بخش خصوصی، نفت یا گاز را در یک مرز کشور از همسایگان دریافت کرده و در مرز دیگر به افراد موردنظر آنان تحویل میدهند.
موضوع سوآپ یا تعویض محصولات مشابه با استفاده از مزیت نسبی فاصله «مبادی تولید» تا «مراکز مصرف» این محصولات در بین کشورها امری شناختهشده و کاملاً جاافتاده است؛ بهعبارتدیگر اصل «سوآپ محصولات»، موضوعی مورد اتفاق تمام بخشهای کارشناسی در سطح جهان است و شرایط و قوانین ناظر بر آن کاملاً شناختهشده و بسط و توسعهیافته است.
ایران با توجه به اینکه یکی از پنج کشور حوزه خزر است، همچنین با نگاه به مرزهای دریایی که در دریای عمان و خلیجفارس دارد و نیز وضعیت مناسب مسیرهای انتقال نفت که از ایران میتوانند عبور کنند، میتواند بهعنوان یک مسیر ترانزیت مؤثر و باصرفه از حوزه دریای خزر به بازارهای جهانی مطرح شود.
از سوی دیگر جاذبه ایران بهعنوان بازار نهایی نفت آسیای مرکزی و هم مکانی برای ترانزیت آن به لحاظ ثبات و امنیتی که در کشور وجود دارد، سبب رغبت کشورهای حوزه مازندران به سوآپ نفت و متعاقباً توجه ویژه به ایران شده است.
دریای خزر دارای مقادیر معتنابهی نفت و گاز است و به دریای آزاد راه ندارد، بنابراین انرژی خزر باید از طریق لوله به بنادری که به دریا راه دارند، منتقل شود، از اینرو ایران میتواند در انتقال این منابع سهمی داشته باشد.