به باور من بنگاهها سرمایه اصلی اقتصادهر کشورند. من که خود بارها بنگاه ساخته و برای توفیق آن جنگیده بودم نیک میدانستم هربنگاه موفق عصاره سرمایه گذاری و تلاش سالیان دهها، صدها وهزاران ایرانی است. وقتی مرگ بنگاهی را می دیدم، هنگامی که زانوزدن فعالان اقتصادی را ناظربودم، آنگاه که درهرجا وهرسفر صدهاجوان لایق ایرانی از من تقاضای شغل داشتند چگونه میتوانستم رنج نبرم؟ !
مشاهده هجوم یکپارچه دشمنان خارجی ایران درعرصه بین الملل در کنار سنگ اندازی و کلوخ پرانی داخلی دائما قلبم راجریحهدار میکرد. هرشب به خود نهیب میزدم که تو ضامن همه انچه که میگذرد نیستی …حدیث بانفس میکردم که در این ساختار بزرگ وعریض و طویل توعضو کوچکی هستی که باید تا میتوانی درانجام وظیفه خود، خوب بکوشی …اما مگر قلب آدمیزاد زبان ادمی سرش میشود!؟ میسوزد و کار دستت میدهد.این قلب دمدمی مزاج و فرصت طلب. القصه. بامداد چهارشنبه دوهفته قبل پس ازبازگشت از سفرکردستان آنچه پزشکان پیشبینی میکردند پیش آمد. مرگ را به چشم دیدم. تجربهای است خنک و تسلی بخش……..
گفتمش: دیدارمینمایی وپرهیزمیکنی
بازار خویش و آتش ما تیز میکنی