*با اجرایی شدن برجام، از میان چهار مانع ذکر شده، تحریمها از میان برداشته میشود. در حالی که سه مانع دیگر پابرجا هستند.
*پس از رفع تحریمها، تولید نفت خام حدود یک میلیون بشکه در روز افزایش پیدا خواهد کرد. افزایش تولید نفت، یک اثر مستقیم و دو اثر غیرمستقیم بر تولید ناخالص داخلی خواهد داشت.
*اثر غیرمستقیم اول، از کانال افزایش درآمدهای ارزی و واردات حاصل از آن و اثر دوم، به تغییرات هزینههای دولت به تبع افزایش درآمدهای نفتی مربوط میشود.
* برآوردها از میزان افزایش درآمد ارزی کشور از محل صادرات نفت و گاز در سال ۱۳۹۴ معادل ۲۵ میلیارد دلار و در سال ۱۳۹۵ حتی با فرض افزایش یک میلیون بشکه به صادرات نفت خام، تنها حدود ۳۰ میلیارد دلار است.
*اکنون، سطح درآمدهای نفتی -فارغ از آنکه طی سالهای ۱۳۷۸ تا ۱۳۹۴ حدود ۱۶ میلیون نفر به جمعیت کشور اضافه شده- تقریباً معادل سال ۱۳۷۸ است.
*در صورت وقوع گشایش در تولید نفت خام همراه با کاهش قیمت نفت، در سال ۱۳۹۵، هزینههای دولت با تحول بزرگی مواجه نخواهد بود. هر چند در صورت بهبود قیمت نفت، اعتبارات تملک داراییهای سرمایه میتواند افزایش پیدا کند.
* اثر اصلی ناشی از افزایش تولید و صادرات نفت خام، یعنی همان اثر مستقیم مهمترین عاملی خواهد بود که سطح تولید ناخالص داخلی را تحت تاثیر قرار خواهد داد. با افزایش یک میلیون بشکه به تولید نفت خام، ارزش افزوده بخش نفت بیش از ۳۵ درصد افزایش پیدا خواهد کرد. اثر این تغییر، افزایش حدود سهدرصدی تولید ناخالص داخلی در بازه زمانی زمستان ۱۳۹۴ تا پاییز ۱۳۹۵، خواهد بود.
*این تغییر در کنار سایر گشایشها، افزایش در دامنه ۳.۵ تا چهار درصدی تولید ناخالص داخلی را در پی خواهد داشت. البته از آنجا که بخشی از افزایش تولید نفت در سال ۱۳۹۴ و بخشی در سال ۱۳۹۵ خواهد بود، اثر افزایش تولید نفت بر تولید ناخالص داخلی، بین این دو سال توزیع خواهد شد. اما سوال اصلی این است که چه عواملی میتواند جهش تولید ۱۳۹۵ را به رشد اقتصادی سالهای ۱۳۹۶ به بعد تبدیل کند؟