موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی در گزارشی با بررسی تجربه اندونزی، فرمول این کشور در ایجاد اشتغال را با استفاده از ابزار تجاری تحلیل کرده است. براساس این گزارش، شرایط مشابه اقتصادی ایران و اندونزی بیش از همه باعث میشود که بتوانیم بخش عمدهای از تجربههای سیاستگذاری در این کشور را برای ایران نیز قابل تجویز بدانیم. استفاده از ابزار تجاری در سطح خرد اقتصادی در ایران تاکنون بسیار بهندرت تجربه شده است و بهنظر میرسد باید هدفگذاریهای کمی و کیفی کنونی در بخش تجارت خارجی به شکلی اساسی تغییر کند.
روند صعودی نرخ بیکاری در سال ۹۵ نتیجه ورود بالای خیل عظیم بیکاران به بازار کار بوده که به رغم افزایش نرخ مشارکت اقتصادی در همین سال، موجب شده نرخ بیکاری از ۱۱ به ۴/۱۲ درصد برسد. بررسیها نشان میدهد که سیل ورود نیروی کار به بازار در سالهای آتی نیز ادامه دار خواهد بود و از این رو نیاز به سیاستگذاریهای جدی در این باره است. پژوهش پیش رو که توسط امین مالکی، عضو هیات علمی موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی تهیه شده، نشان میدهد که ایران میتواند از تجربه کشورهایی که اقتصادی شبیه ایران دارند درس بگیرد. از جمله این کشورها اندونزی است که اقتصادی نسبتا مشابه اقتصاد ایران دارد و میتواند سیاستهای بهکار گرفته شده در این کشور برای کشور ما نیز تجویز شود. بر این اساس و با توجه به اهمیت اشتغالزایی در شرایط کنونی کشور، تجربه اندونزی نشان میدهد که برای برون رفت از این مشکل، یکی از مهمترین سیاستگذاریها میتواند به بخش تجارت خارجی در کشور معطوف شود. راهبردهای تجاری در کشور ما در هر دو حوزه صادرات و واردات صرفا به پارهای اهداف کمی و کیفی خلاصه شدهاند که بعضا ارتباط منطقی به شکل یک راهبرد جامع در آنها دیده نمیشود.
عدم بهکارگیری راهبردهای مشخص تجاری به نفع رشد اقتصادی و در راستای بسط منافع رشد و اشتغال، باعث شده تا دستگاههای متولی تجارت خارجی بیشتر متولی پارهای امور بوروکراتیک باشند. استفاده از ابزار تجاری در سطح خرد اقتصادی در ایران تاکنون بسیار به ندرت تجربه شده است و در هدفگذاریهای کلان نیز صنایعی مورد توجه قرار گرفتهاند که به منظور کسب قابلیتهای رقابت و کاهش هزینه تمام شده در حجمی بالا سرمایههای کاراندوز را مورد استفاده قرار داده و در پایین دست ظرفیتهای اشتغالزایی پایینی حاصل کردهاند. صادرات در این بخش به جز کسب درآمد ارزی منفعت دیگری از جنبه کلان اقتصادی برای کل جامعه ندارد. چنانچه شرایط بیکاری در کشور با توجه به سیل آتی ورودی به بازار کار و حجیمتر شدن تعداد بیکاران و به تبع آن دور ماندن بخش بیشتری از جمعیت کشور از منافع رشد اقتصادی مد نظر قرار گیرد، آنگاه ضرورت اشتغالزایی بیشتر در دو بخش کشاورزی و صنعت احساس میشود و هدفگذاریهای کمی و کیفی حال حاضر در بخش تجاری خارجی به شکلی اساسی تغییر خواهد کرد.
تبیین بیکاری در ایران
نتایج طرح آمارگیری نیروی کار در سال ۱۳۹۵ نشان میدهد در کنار افزایش نرخ مشارکت اقتصادی در سال ۱۳۹۵ (از ۲/۳۸ به ۴/۳۹ درصد)، به دلیل ورودی بالای خیل بیکاران به بازار کار، نرخ بیکاری در سال ۱۳۹۵ همچنان روند صعودی داشته است (از ۱۱ به ۴/۱۲ درصد). افزایش دائمی نرخ مشارکت و نرخ بیکاری طی سالهای ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۵ اگرچه از منظر اجتماعی انعکاسی از تغییرات بافت جمعیت (افزایش مشارکت زنان در بازار کار) و بافت خانوارها (افزایش سن ازدواج، افزایش خانوارهای تک نفره و تعداد افراد ناچار به کار) است، اما از منظر اقتصادی این پیام مهم را با خود به همراه دارد که سیاستهای اشتغالزایی دولت و ابزارهای موجود کارآفرینی در کشور قادر به ایجاد ظرفیت لازم برای مهار سیلبیکاری نبوده و با توجه به شرایط سنی و تحصیلی نیروی غیرفعال و تداوم عرضه نیروی کار در چند سال آتی، که موج اولیه آن فعلا در سال ۱۳۹۵ تخلیه شد، باید ظرفیتهای کنونی اقتصاد ایران در جذب نیروی کار را ارتقا بخشید. بر اساس گزارش مرکز آمار ایران در پایان سال ۱۳۹۵، بخشهای کشاورزی، گروه صنعت (ساخت، نفت، آب و برق) و خدمات به ترتیب ۱۸، ۳۲ و ۵۰ درصد جمعیت شاغلان را به خود اختصاص دادهاند.
برخی از کارشناسان معتقدند نداشتن برنامهها و طرحهای جامع که برای تمام دولتها لازم الاجرا باشد در ایران وجود نداشته و از سوی دیگر نمیتوان با طرحهای ضربتی چند ماهه این مشکل را برطرف کرد. طرحهای تدوین شده برای ایجاد اشتغال نیز نباید برای دولتها بار مالی سنگینی داشته باشد تا بتوان آنها را اجرا کرد. از سوی دیگر در شرایط کنونی بنگاههای اقتصادی تمایلی برای انعقاد قراردادهای بلندمدت ندارند و اگر قراردادی هم با کارگران و کارکنان خود منعقد کنند کوتاه مدت خواهد بود. بنگاههای اقتصادی به دلیل کاهش هزینهها اعم از بیمه و سنوات و… چنین اقداماتی را انجام میدهند. بنابراین با پایان این قراردادهای کوتاه مدت، مجددا به جمعیت بیکار اضافه خواهد شد. از این رو نیاز است اصلاحاتی در قانون و مقررات مربوط به کار صورت گیرد تا قراردادهای بلند مدت مانع افزایش نیروی بیکار در کشور شود، اما دلیل دیگری که به نرخ بیکاری در کشور دامن میزند، عدم تطابق انتظارات تحصیلکردهها با شرایط موجود کار است. برخی از افرادی که تحصیلات دانشگاهی دارند نسبت به فعالیتی که انجام میدهند ابراز نارضایتی میکنند، چراکه انتظار دارند مرتبط با رشته تحصیلی یا میزان تحصیلاتشان مشغول به کار شوند. این عدم رضایت، موجب میشود تا این افراد از شغل خود استعفا داده و تا زمان پیدا کردن شغل مورد نظر، به بیکاران جامعه بپیوندند. از این رو به نظر میرسد لازم است موقعیتهای شغلی متنوعی را در کشور ایجاد کرد که مطابق با خواسته جامعه باشد.
برچسباشتغالزایی
همچنین ببینید
اشتغالزایی 59 هزار نفری با آبرسانی روستایی
مدیرعامل شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور با اشاره به دستور کار قرار گرفتن آبرسانی ...