تنها نهاد نظارتی دیگر که می ماند استاندارد است که در بحثهای کیفی سازی قصور حسابی دارد؛ چون دولتی است و این دولت است که عزل و نصبهای مدیریتی آن را انجام می دهد. پس چه دستگاه نظارتی دیگری باقی ماند که مقصر نباشد؟ در این شرایط من مجری میدان را برای خودم باز می بینم که هر تخلفی را مرتکب شوم. این فسادهای خودرویی همگی معلول است؛ علت ریشه ای جای دیگری است. بیایید یک به یک بررسی کنیم. اولین جایی که در این تشکیلات حضور داشته و مسئولیت داشته حراستها بوده اند. در کنار همه قراردادها مأمورین حراست حضور دارند؛ پس چرا فسادهای اینطوری شکل گرفته؟ قرارداد ال ۹۰ چرا اینطوری منعقد شد؟
حراستها نظارت وابسته به سازمان هستند و اختیارات کافی ندارند. اگر خیلی هم فشار بیاورند عزلشان می کنند.
علیلو: به هر صورت ناظرند دیگر. هم در داخل سازمان و هم با وزارت اطلاعات مرتبطند و می توانستند گزارش کنند و جلوی کار را بگیرند. اگر اختیار کافی ندارند و نمی توانند به وظایف نظارتی عمل کنند، پس این نهاد حراست چه خاصیتی دارد؟ حراست را برای دکور گذاشته اند؟ یا نه؟ ما می خواهیم بدانیم نگهبان و سرایدارند یا از ارزشهای نظام حراست می کنند. نماد ارزش نظام در این سازمانها چیست؟ پاکی و سلامتی در آن صنعت است.
شما گزارش مؤثری از حراست در مورد این مفاسد ندیدید؟
علیلو: ما گزارش مؤثری ندیدیم؛ اما وقتی پرسیدیم گفتند گزارش داده ایم؛ و در سازمان وجود دارد؛ اما این گزارشات هیچ تأثیری نداشته است.
در مورد سازمان بازرسی چطور؟
علیلو: در مورد سازمان بازرسی کل کشور، اکثر تخلفاتی که ما به آنها رسیدیم، مسئول تیم بازرسی کل کشور در خودروسازی را خواستیم و گفتیم چرا گزارش نکردید؛ اسنادش را نشان داد که گزارش کرده است. اکثر موارد را گزارش کرده است. یعنی به سازمان رفته است. خوب؛ چرا اقدام نشده؟ چرا رسیدگی نشده؟
یعنی بایگانی شده؟