خانه > اخبار > محسن خلیلی عراقی پیشکسوت کارآفرین و پدر صنعت ایران

محسن خلیلی عراقی پیشکسوت کارآفرین و پدر صنعت ایران

مسیری که پدر طی کرد

پدر محسن خلیلی قبل از آنکه ایده تاسیس کارخانه به ذهنش خطور کند، به شغل معلمی می‌پرداخت. محمود خلیلی پدرش روحانی و خودش اهل درس و کتاب بود. او در مدرسه دارالمعلمین به تحصیل پرداخت و در همان مدرسه نیز به عنوان معلم مشغول به کار شد اما همواره سودای صنعت در سر می‌پروراند. محسن خلیلی اینگونه در مورد پدر روایت می کند: “پدرم در شروع کار و بعد از ازدواج با مادرم معلم فیزیک دارالمعلمین بود و با هزینه خودش برای دانش آموزان لابراتوار فیزیک درست کرد. آن‌طور که خودش بیان کرد لوازم آزمایشگاه را از آلمان وارد کرد  ولی بعد از مدتی که استاد بزرگ فیزیک، مرحوم دکتر حسابی پس از تحصیلات از فرانسه به ایران آمد پدرم  سِمت خودش را تحویل مرحوم دکتر حسابی، دانشمند عصر داد و به کار فنی مشغول شد.

محمود خلیلی پس از معملی به امور فنی در بخش برق روی آورد و ابتدا کارگاهی شخصی به راه انداخت که کسب و کار مستقلی داشته باشد اما در سال ۱۳۱۷ ریاست اداره برق تهران به او پیشنهاد شد تا کار دولتی را تجربه کند: “پدرم از کارگاه الکترومکانیک شروع کرد و بعد از مدتی از سوی دولت وقت دعوت شد و در همین دوره پایه‌گذاری برق نوین مملکت بعد از مرحوم امین‌الضرب انجام گرفت. مرحوم پدرم با خواسته‌ی دولت و همکاری چکسلواکی کارخانه‌ی برق ۶ هزار کیلو واتی “اشگودا” را تاسیس کرد و برای شبکه‌اش در تهران زحمات زیادی کشید.

دکل‌های برق و کابل کشی برای بخش خانگی از همان سال آغاز شد. مردم آن زمان که چنین چیزی ندیده بودند علیه او شکایت کردند به طوری که ۴۰۰ اعلام جرم علیه محمود خلیلی صورت گرفت. محسن خلیلی روایت می‌کند: “با توجه به کابل‌هایی که از منازل مردم عبور می‌کرد، آن ها متوهش بودند که برق باعث مرگ آنان می‌شود.” دهه ۱۳۲۰ شمسی رو به پایان بود که محمود خلیلی عراقی در سفری به خوزستان از میادین نفتی ایران بازدید کرد. در این سفر او متوجه شد گاز مایع که در فرآیند استخراج به دست می‌آید در میادین سوزانده می‌شود. از همان زمان ایده‌ی بهره‌برداری از گاز مایع برای مصارف خانگی به ذهنش سرازیر شد. ایده‌ای که با همراهی پسر، نتیجه‌ای انقلاب‌گونه به همراه داشت.

نقطه صفر

محسن خلیلی از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل و بلافاصله با پیشنهاد پدرش برای بهره‌برداری از گاز مواجه شد. پدری که مدتی بر روی این ایده کار کرده بود از پسر مهندسش خواست تا بر روی راهکارهای بهره‌گیری از گاز کار کند؛ “وقتی درسم تمام شد مرحوم پدرم عنوان کرد که آیا حاضری دست‌به‌دست هم بدهیم و استفاده‌ی گاز را در مملکت شروع کنیم؟ از آنجایی‌ که در پالایشگاه آبادان کارآموزی سپری کرده بودم و در حد یک جوان مهندس، صنعت نفت را می‌شناختم و شعله های عظیم آتش که از چاه‌های نفت به آسمان می‌رفت را دیده‌بودم. می‌دانستم که ثروت ملی در قالب گازهای همراه نفت و گاز طبیعی می‌سوزد و محیط را آلوده می‌کند با امکانات صفر به پدرم جواب مثبت دادم. البته پدرم در اواخر دولت مرحوم مصدق اجازه‌های مقدماتی استفاده از گاز مایع را گرفته بود.

اقتصاد ملی

پدر محسن خلیلی که تفکری از جنس بخش خصوصی داشت در سال‌های ابتدایی دهه ۳۰ تلاش‌های زیادی کرد تا دولت وقت را برای میدان دادن به سرمایه‌گذاران داخلی مجاب کند. محمود خلیلی عراقی به قوام‌السلطنه نامه‌ای نوشت و به بی‌عدالتی نسبت به سرمایه‌گذاران داخلی در مقابل سرمایه‌گذاران خارجی انتقاد کرد. او در جریان تاسیس کارخانه سیمان توسط شرکت نفت ایران و انگلیس، درخواست کرد تا برای تامین لوازم مورد نیاز احداث کارخانه اولویت با شرکت‌های ایرانی باشد اما خواسته‌ او بدون پاسخ ماند. خواسته‌های خلیلی اما پس از ملی‌شدن صنعت‌نفت به سوی تحقق پیش رفت. در این دوران زمینه برای فعالیت خلیلی‌ها فراهم شد.

همچنین ببینید

بیانیه خانه صنعت، معدن و تجارت ایران در سوگ ارتحال یار صدیق امام و رهبری

همه از خداییم و به سوی او بازمیگردیم

[show-logos orderby='none' category='brand' activeurl='new' style='hgrayscale' interface='hcarousel' tooltip='true' description='false' limit='0' img='100']