توافق هستهای ایران هم وضعیت مشابهی دارد. دولت ترامپ میتواند سرمایهگذاری اقتصادی در ایران را مختل کند. در دولت اوباما، وزارت خزانهداری و وزارت امور خارجه تلاش کردند شرایط این توافقنامه را برای مدیران کسبوکارهای بینالمللی شرح دهند تا آنها بتوانند از ریسکهای عمده مربوط به سرمایهگذاری در ایران اجتناب کنند. این ریسکها از تحریمهای باقیمانده آمریکا ناشی میشود. دولت ترامپ قصد ندارد چنین اقدامی را دنبال کند، اما پرسش واقعی این است که آیا وزارت خزانهداری تحریمهای لغو شده تحت توافق هستهای را بهگونهای تفسیر خواهد کرد که سرمایهگذاری در ایران را مختل کند یا خیر.
در حقیقت، ایران بهدلیل آهنگ کند لغو تحریمها تحت دولت اوباما ناامید شده است. اما پس از انتخاب ترامپ به ریاستجمهوری، شرکتها تردید بیشتری برای سرمایهگذاری در ایران پیدا کردند و اگر این مساله ادامه یابد یا تشدید شود، ناامیدی ایرانیها را درپی خواهد داشت و در نهایت منجر به عقبنشینی ایران از توافق هستهای خواهد شد. دولت ترامپ همچنین میتواند از طریق مذاکره درباره نقصهای بیاهمیتی که اجتنابناپذیر هستند، این توافق را از میان ببرد. براساس برجام، کمیسیون مشترکی شامل همه طرفهای توافقنامه تشکیل شده است که بهطور منظم تشکیل جلسه میدهد تا اطمینان حاصل شود این توافقنامه اجرا میشود.
در زمان اوباما ادعاهایی مطرح شده مبنی بر اینکه ایران به لحاظ فنی توافقنامه را نقض کرده است. دولت اوباما از این کمیسیون مشترک استفاده کرد و از ایران خواست به توافقنامه پایبند باشد. اما اگر همین ادعاها در ریاستجمهوری ترامپ مطرح شوند، ممکن است دولت ترامپ این مساله را علنی کند و بهگونهای با ایران مواجهه کند که موجب افزایش تنشها شود و توافق هستهای را تضعیف کند.
همچنین این احتمال وجود دارد که دولت ترامپ بهدلیل رفتارهای منطقهای ایران سیاستهای سختگیرانهتری را در قبال تهران در پیش گیرد و همچنین سطح تعاملات دیپلماتیک را کاهش دهد. افزایش تنش در مسائلی که به توافق هستهای مربوط نیست، در نهایت شرایطی را بهوجود خواهد آورد که منجر به فروپاشی این توافق خواهد شد.
دولت ترامپ بهدنبال این است که ایران از حمایت از بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه، حزبالله لبنان، نظامیان شیعه در عراق و حوثیها در یمن دست بردارد و برای دستیابی به این هدف نسبت به اوباما رویکردی تهاجمیتر در پیش خواهد گرفت. این مساله به خودی خود توافق هستهای را تهدید نخواهد کرد، اما اگر به رویدادهای تنشزایی منجر شود که ایالاتمتحده و ایران را وارد درگیری مستقیم نظامی کند، نتیجه آن فروپاشی توافق هستهای خواهد بود.
با توجه به این مساله که فضای کلی در حال بدتر شدن است، خطر چنین خطای محاسباتی افزایش مییابد. در شرایطی که کنگره و دولت ترامپ مراقب بودهاند که صریحا توافق هستهای را نابود نکنند، لایحههایی که به تازگی مطرح شدهاند و لفاظیهای تنشزا در مورد ایران در اجلاس آیپک، موجب بیاعتمادی بیشتر میشود. این در شرایطی است که به نظر نمیرسد دولت جدید کانال دیپلماسی با ایران را باز نگه دارد و این مساله یک اشتباه بزرگ است. دولت ترامپ باید کانال گفتوگو بین رکس تیلرسون، وزیر خارجه آمریکا و همتای ایرانیاش، محمدجواد ظریف را باز بگذارد.
در نهایت، تضمینی برای موفقیت توافق هستهای ایران و برنامه اوباماکر وجود ندارد. این دو دستاورد اوباما در سالهای آتی با فشارهای چشمگیری از طرف دولتی که به آنها اعتقادی ندارد، روبهرو خواهند شد. درمورد برجام، تصمیمها و سیاست داخلی ایران نیز یک مساله تاثیرگذار بهشمار میرود. اما حامیان توافق هستهای ایران باید از تجربیات اولیه برای متوقف کردن برنامه اوباما کر درس بگیرند. مخالفت با یک توافق پیچیده و جایگزینی آن با یک توافق بهتر کار آسانتری است