بیشک بخش بزرگی از موفقیت شرکتهای تجاری مطرح دنیا مرهون نشانسازی و انتخاب استراتژیهای فرهنگی برای آن مجموعه تولیدی وتجاری است. امروزه نشانهای تجاری که عمرشان از سالهای تولید محصولاتشان بالاتر رفته بیش از هرچیزی موفقیت خود را مرهون محبوبیت یا چیزی فراتر از یک نام و نشان معمولی هستند.
در حقیقت نشانسازی (برندینگ) و ابزارهای بازاریابی همه و همه این روزها نقشی غیرقابل انکار در ارزش بخشیدن به یک محصول تجاری دارند. برای درک این مفهوم کافی است نگاهی به موفقیت دلار به عنوان یک نشان(برند) جهانی بیندازیم؛ درواقع دلار تنها یک تکه کاغذ است که نشان(برند) آن به آن ارزش بخشیده است. در حقیقت ابزارهای بازاریابی و نشانسازی هستند که دست به دست هم میدهند تا به دلار ارزش ببخشند. به نظر میرسد، اکنون وقت آن رسیده که بپذیریم نشانسازی یک امر اساسی، پایهای و ضروری در تجارت تلقی میشود و این امر ارزش باورنکردنی را برای شرکتها و سازمانها میآفریند. متاسفانه بیتوجهی به این امر موجب شده تا بسیاری از کالاهای ایرانی با وجود اینکه از کیفیت و کمیت مناسبی برخوردار هستند در سایه نبود «نشان» مناسب مورد بیمهری قرار بگیرند و نتوانند آنگونه که شایسته است در بازارهای داخلی و خارجی حضور پیدا کنند. موضوعی که مورد توافق بسیاری از دستاندرکاران اقتصادی کشور قرار گرفته و آنها در اینباره معتقدند که توسعه صادرات کالاهای ایرانی تنها درسایه نشان(برند)سازی مقدور است؛ امری که درحالحاضر در کشور ما از وضعیت مناسبی برخوردار نیست. برخیها مانند محمدحسین برخوردار، مدیرعامل شرکت ملی دخانیات ایران هم بر اینباورند که در چند سال گذشته به دلیل تحریمها تنها به فکر تامین نیاز داخل بودیم و در زمینه نشان(برند)سازی خوب عمل نکردیم. به گفته وی امروزه همه کارشناسان و صاحبنظران اقتصادی بر این نکته توافق دارند که یکی از عوامل موثر در تسریع خروج اقتصاد از رکود، کارآمدی بنگاههای اقتصادی کوچک و متوسط است. او میگوید: سیاستگذاران باید مراقب حرکت بازار به سمت نشان(برند)های ضعیف و بیکیفیت باشند زیرا موضوع اقبال مردم به کالای شناخته شده و دارای خدمات پس از فروش مناسب، موضوعی است که بهطور معمول در سبد هزینههای افراد جای میگیرد و جزو اصول رفتارشناسی مشتریان است؛ به همین دلیل است که بنگاههای اقتصادی، ارتقای خدمات پس از فروش را راهکاری برای افزایش فروش خود میدانند. اما آنچه که امروز در بازار شاهد آن هستیم، تضعیف نشان(برند)های شناخته شده و هجوم نشان(برند)های ضعیف است.
حمایت مالی بنگاههای تولیدی
بیشک نشانسازی شامل مباحث مختلفی چون جایگاهیابی و جایگاهسازی نشان(برند)، انتخاب نام موثر برای نشان(برند)، ایجاد طبقهبندی جدید، انتخاب رنگ نشان(برند) و طراحی لوگو برای آن، بسط نشان(برند) یا محدود کردن دامنه تمرکز، عمق و ارزش نشان(برند)، روابط عمومی، رویدادسازی و تبلیغات است. مجموعهای از راهکارهاکه به نام تجاری هویت مشخصی داده و جایگاه آن را در بازار نسبت به رقبا مشخص و متمایز میکند. در اینباره علی فاضلی، رییس اتاق اصناف ایران در گفتوگو با صمت با اشاره به موفقیت برخی از تولیدکنندگان مانند کیف و کفش چرم یا مبلمان میگوید: نشانسازی، حلقه گمشده این صنایع به شمار میآید. او اظهار میکند: این صنایع در زمره موفقترین صنایع غیرنفتی کشور هستند، درحالی که امروز به دلیل برخی سیاستها و نداشتن نشان شناخته شده نقش تعیینکنندهای در کسب درآمدهای ارزی برای کشور ندارند. علی فاضلی ادامه میدهد: متاسفانه ما نتوانستهایم در زمینه خلق نشان(برند)های مطرح مبلمان یا کفش و حتی لوازمخانگی برای کشورمان کاری انجام دهیم. رییس اتاق اصناف ایران با اشاره به تلاش تولیدکنندگان لوازمخانگی میگوید: برخی از نشانهای داخلی در چند سال اخیر توانستهاند تولید خود را با سلیقه مصرفکننده داخلی وفق دهند، با این حال، بهدلیل نبود نقدینگی نتوانستهاند آنچنان که باید در این عرصه توفیق بهدست آورند و همین امر موجب شده تا انبارهای کشور مملو از تولیدات و کالاهای ایرانی باشد. او اضافه میکند: البته بخشی از این مشکل به ما و نحوه فعالیت بنگاههای تولیدی بازمیگردد که تلاشی برای توسعه بنگاههای صادراتمحور انجام ندادهایم.