امروزه رانت را به دو دسته تقسیم می کنند: یکی رانت شومپیتری و سازنده است که عمدتا به مخترعان داده می شود و براساس آن مخترع حقوق انحصاری برای اختراع خود دارد و ممکن است در بازار حتی قیمت را به شکل غیر رقابتی تعیین کند. چنین چیزی از آنجایی که به افزایش خلاقیت و انگیزه هایی که می توانند به ارتقا علم منجر شوند، یاری می رساند، باعث شده که در تمام کشورهای توسعه یافته مدنظر قرار بگیرد و در عمل هم به کار بسته شود.
از طرف مقابل، نوع دیگری رانت هم وجود دارد که توسط ائتلاف غالب در قدرت سیاسی یا دستگاه های اجرایی کشور اعمال می شود. البته این نوع رانت حتی با دخالت مستقیم بخش های نامولد اقتصادی هم پیگیری و باعث می شود که سودهای هنگفتی از یک عمل غیر مولد به دست افراد برسد. این عمل به شدت اقتصاد را تحت پوشش قرار می دهد و آسیب های جبران ناپذیری به روند سوخت و ساز و تولید در یک کشور می زند. مصداق این نوع رانت در کشورهای ما بسیار هستند و رویش قارچی بانک های مختلف در یک دهه گذشته هم از شواهد این روند مخرب در اقتصاد ما است.
داگلاس نورث، اقتصاددان نهادگرای امریکایی در این رابطه می گوید که ما دو نوع نظام اقتصادی – اجتماعی در سطح جهان داریم: یکی نظام توسعه یافته است که در آن رانت به شکل شومپیتری وجود دارد و موجبات رشد و توسعه را فراهم می آورد. نظام های دیگر هم نظام های توسعه نیافته هستند که در آنها رانت ائتلاف غالب وجود دارد و باعث به وجود آمدن انواع مشکلات و بازدارندگی از رشد و پویایی جامعه می شود. با بررسی نظام های اجتماعی- اقتصادی تاکنونی هم در می یابیم که به واقع نظام های خارج از این دو چارچوب وجود ندارند.