طبق اطلاعات جدید ۵۰ متر به ۲۵۰ متر رسیده است…
سوار یک تاکسی راهی میشوم، یکساعت دیر کردم، تو این سن و سال باید جواب پس بدم، راننده ایستگاه رادیو را عوض میکند، گوینده خبر داغ به جگرم میگذارد.
بعد از گران شدن تلفن ثابت حرف از گرانتر شدن آب و برق است، ممکن است منطقه به منطقه آب و برق به صورت جیرهبندی عرضه شود، طبق آخرین بررسیها در خیلی از بخشها، شهرها و روستاها، برای رسیدن به آب زیرزمینی ۵۰ متر باید پایین میرفتند، طبق اطلاعات جدید این ۵۰ متر به ۲۵۰ متر رسیده است، یک مسئول سازمان آب اعلام میکند که در صورت بیتوجهی مصرفکنندگان خانگی و دیگر اقشار باید یک برنامهریزی طولانیمدت در جهت تامین آب مصرفی مورد توجه قرار گیرد.
راننده کلافه و گرمازده در نیمروز تابستانی میگوید: خدا خیر کنه، لابد برای پر کردن آب رادیاتور هم باید بریم تو صف. اینم شد زندگی؟
جوان موتورسواری در برخورد با یک خودرو نقش زمین میشود، چند نفری جمع میشوند، فریاد درد موتورسوار در خیابان میپیچد، یک نفر با گوشی همراهش از جوان موتورسوار، موتور و فریادش عکس میگیرد. خانم جوانی، یک بطری آب را به موتورسوار میدهد و او با حس درد و رنج ضرر و زیان چند جرعه مینوشد.
راه باز میشود و راننده گاز میدهد.
همینه دیگه. موتوریها که بشن مسافرکش، همینه دیگه.
کرایه از میدان فردوسی تا سر بهشتی فعلا هزار و ۵۰۰ تومان است، دو تا هزاری میدهم. لطفا نگه دارید. میایستد، پیاده میشوم، گاز میدهد و میرود. بنده خدا یادش میرود ۵۰۰ تومان بقیه را بدهد.
هنوز به جنگ آب فکر میکنم.
همچنین ببینید
عدم تبعیت شرکت های تابع وزارت نفت از سیاست های کلان / جولان دلالان صنعت تجهیزات نفتی
صنعتگران تجهیزات نفتی از عدم استقبال شرکت های زیرمجموعه وزارت نفت از سامانه تامین الکترونیکی ...