علی سرزعیم
30 مرداد گذشته در همین صفحه گفتوگویی با دکتر سعید مشیری استاد دانشگاه و مترجم کتاب «اقتصاد چیزهای عجیب و غریب» نوشته استیون لویت اقتصاددان آمریکایی چاپ شد.
علی سرزعیم
A.sarzaeem@luhfirm.com
30 مرداد گذشته در همین صفحه گفتوگویی با دکتر سعید مشیری استاد دانشگاه و مترجم کتاب «اقتصاد چیزهای عجیب و غریب» نوشته استیون لویت اقتصاددان آمریکایی چاپ شد.
A.sarzaeem@luhfirm.com
30 مرداد گذشته در همین صفحه گفتوگویی با دکتر سعید مشیری استاد دانشگاه و مترجم کتاب «اقتصاد چیزهای عجیب و غریب» نوشته استیون لویت اقتصاددان آمریکایی چاپ شد.
مقاله زیر مفاهیم بنیادی این کتاب را بررسی کرده است:
در باور توده مردم، علم اقتصاد در علم اقتصاد کلان خلاصه میشود به این معنی که در اقتصاد صرفا با مفاهیم کلانی چون تورم، نقدینگی، رشد اقتصادی و مسائلی از این دست سروکار داریم در حالی که این تصور عمومی از علم اقتصاد چندان با واقعیت سازگار نیست. علم اقتصاد بیش از آنکه معادل با علم اقتصاد کلان باشد، با اقتصاد خرد تعریف میشود. علم اقتصاد خرد، حوزهای است که در آن رفتارهای عقلایی عاملین اقتصادی (فرد/خانوار در مقام مصرفکننده و بنگاه در مقام تولیدکننده) را مورد بررسی قرار میدهد. به دلیل اینکه فرض اساسی علم اقتصاد این است که انسانها به صورت عقلایی رفتار میکنند، رویکرد اقتصادی به مسائل را رویکرد عقلایی نیز میگویند. اولین و مهمترین آموزهای که علم اقتصاد به طور کل و اقتصاد خرد به طور خاص بر آن مبتنی شده، این است که انسانها به انگیزهها (incentive) واکنش نشان میدهند. از اینرو برخی علم اقتصاد را علم مطالعه نظام انگیزشی تعریف کردهاند. روشن است که مقصود از انگیزهها، همه گونه انگیزه است، اما تاکید اصلی بر انگیزههای مادی یعنی افزایش مطلوبیت در مصرفکننده و افزایش سود در تولیدکننده است.
اگرچه تا سالها علم اقتصاد در حوزه مسائل اقتصادی مورد استفاده قرار میگرفت، اما قریب به سی سال است که این رویکرد در دیگر حوزههای اجتماعی مورد استفاده قرار میگیرد. کاربرد رویکرد اقتصادی در حوزه سیاست اصطلاحا انتخاب عمومی و اقتصاد سیاسی خوانده میشود. کاربرد رویکرد اقتصادی در حقوق، تحت عنوان «حقوق و اقتصاد» مطرح است. در حوزه مسائل اجتماعی نیز گری بکر، برنده جایزه نوبل و استاد ممتاز دانشگاه شیکاگو، کاربرد رویکرد اقتصادی را ترویج نمود و به رغم مخالفتهای اولیه آن را به عنوان یک دیسیپلین مشروع تثبیت کرد. به این ترتیب دانشجویانی که به حوزه مسائل مختلف اجتماعی علاقهمند باشند میتوانند در رشته اقتصاد این علاقهمندیهای خود را پیگیری نمایند. ادعای اقتصاددانان این است که رویکرد اقتصادی به عنوان مشروعترین و علمیترین رویکرد در تحقیقات اجتماعی، میتواند در حوزه مسائل اجتماعی ثمرات مطمئنتری نسبت به رویکردهای دیگر ایجاد کند. از اینرو بخش عمدهای از محققان و دانشجویان رشته اقتصاد تمرکز علمی خود را در این زمینهها تعریف کردهاند. استیون لویت، محقق و استاد دانشگاه شیکاگو که مهمترین دانشکده اقتصاد جهان است، نیز در ردیف چنین افرادی است.
وی بهرغم اینکه دکترای اقتصاد دارد، اما به صراحت بیمیلی خود را نسبت به تحلیلهای اقتصاد کلان اعلام کرده و هم خود را در کاربرد رویکرد اقتصادی در حوزه مسائل اجتماعی قرار داده است. کتاب وی که نام اصلیاش freakonomics بوده توسط دو مترجم به فارسی برگردانده شده است. آقای سعید مشیری کتاب مذکور را تحت عنوان اقتصاد نابهنجاریهای اجتماعی توسط نشر نی و آقای امیرحسین توکلی همان کتاب را تحت عنوان، اقتصاد علم انگیزهها توسط انتشارات سبزان به فارسی برگرداندهاند. در این کتاب لویت تلاش میکند موضوعهای کاملا دور از ذهنی را انتخاب کرده و با منطق اقتصادی به تحلیل آن بنشیند و نشان دهد که اولا، با رویکرد اقتصادی به چه تحلیلهای جذابی میتوان دست یافت و ثانیا، این تحلیلها چه مزیتهایی نسبت به تحلیلهای ناشی از رویکردهای دیگر نظیر جامعهشناسی، روانشناسی و سیاسی دارد. به دلیل اینکه موضوعات بسیار متنوعی در کتاب انتخاب شده و نویسنده آنها را به صورت داستانوار حکایت کرده، این خطر وجود دارد که خواننده ناآشنا با علم اقتصاد، پیام اصلی کتاب را در نیابد. از اینرو، در این نوشتار تلاش میشود تا ضمن مروری کلی بر هر فصل، پیام مشخص آن را برای خوانندگان این کتاب پرفروش در ایران و جهان ارائه کنیم.
در باور توده مردم، علم اقتصاد در علم اقتصاد کلان خلاصه میشود به این معنی که در اقتصاد صرفا با مفاهیم کلانی چون تورم، نقدینگی، رشد اقتصادی و مسائلی از این دست سروکار داریم در حالی که این تصور عمومی از علم اقتصاد چندان با واقعیت سازگار نیست. علم اقتصاد بیش از آنکه معادل با علم اقتصاد کلان باشد، با اقتصاد خرد تعریف میشود. علم اقتصاد خرد، حوزهای است که در آن رفتارهای عقلایی عاملین اقتصادی (فرد/خانوار در مقام مصرفکننده و بنگاه در مقام تولیدکننده) را مورد بررسی قرار میدهد. به دلیل اینکه فرض اساسی علم اقتصاد این است که انسانها به صورت عقلایی رفتار میکنند، رویکرد اقتصادی به مسائل را رویکرد عقلایی نیز میگویند. اولین و مهمترین آموزهای که علم اقتصاد به طور کل و اقتصاد خرد به طور خاص بر آن مبتنی شده، این است که انسانها به انگیزهها (incentive) واکنش نشان میدهند. از اینرو برخی علم اقتصاد را علم مطالعه نظام انگیزشی تعریف کردهاند. روشن است که مقصود از انگیزهها، همه گونه انگیزه است، اما تاکید اصلی بر انگیزههای مادی یعنی افزایش مطلوبیت در مصرفکننده و افزایش سود در تولیدکننده است.
اگرچه تا سالها علم اقتصاد در حوزه مسائل اقتصادی مورد استفاده قرار میگرفت، اما قریب به سی سال است که این رویکرد در دیگر حوزههای اجتماعی مورد استفاده قرار میگیرد. کاربرد رویکرد اقتصادی در حوزه سیاست اصطلاحا انتخاب عمومی و اقتصاد سیاسی خوانده میشود. کاربرد رویکرد اقتصادی در حقوق، تحت عنوان «حقوق و اقتصاد» مطرح است. در حوزه مسائل اجتماعی نیز گری بکر، برنده جایزه نوبل و استاد ممتاز دانشگاه شیکاگو، کاربرد رویکرد اقتصادی را ترویج نمود و به رغم مخالفتهای اولیه آن را به عنوان یک دیسیپلین مشروع تثبیت کرد. به این ترتیب دانشجویانی که به حوزه مسائل مختلف اجتماعی علاقهمند باشند میتوانند در رشته اقتصاد این علاقهمندیهای خود را پیگیری نمایند. ادعای اقتصاددانان این است که رویکرد اقتصادی به عنوان مشروعترین و علمیترین رویکرد در تحقیقات اجتماعی، میتواند در حوزه مسائل اجتماعی ثمرات مطمئنتری نسبت به رویکردهای دیگر ایجاد کند. از اینرو بخش عمدهای از محققان و دانشجویان رشته اقتصاد تمرکز علمی خود را در این زمینهها تعریف کردهاند. استیون لویت، محقق و استاد دانشگاه شیکاگو که مهمترین دانشکده اقتصاد جهان است، نیز در ردیف چنین افرادی است.
وی بهرغم اینکه دکترای اقتصاد دارد، اما به صراحت بیمیلی خود را نسبت به تحلیلهای اقتصاد کلان اعلام کرده و هم خود را در کاربرد رویکرد اقتصادی در حوزه مسائل اجتماعی قرار داده است. کتاب وی که نام اصلیاش freakonomics بوده توسط دو مترجم به فارسی برگردانده شده است. آقای سعید مشیری کتاب مذکور را تحت عنوان اقتصاد نابهنجاریهای اجتماعی توسط نشر نی و آقای امیرحسین توکلی همان کتاب را تحت عنوان، اقتصاد علم انگیزهها توسط انتشارات سبزان به فارسی برگرداندهاند. در این کتاب لویت تلاش میکند موضوعهای کاملا دور از ذهنی را انتخاب کرده و با منطق اقتصادی به تحلیل آن بنشیند و نشان دهد که اولا، با رویکرد اقتصادی به چه تحلیلهای جذابی میتوان دست یافت و ثانیا، این تحلیلها چه مزیتهایی نسبت به تحلیلهای ناشی از رویکردهای دیگر نظیر جامعهشناسی، روانشناسی و سیاسی دارد. به دلیل اینکه موضوعات بسیار متنوعی در کتاب انتخاب شده و نویسنده آنها را به صورت داستانوار حکایت کرده، این خطر وجود دارد که خواننده ناآشنا با علم اقتصاد، پیام اصلی کتاب را در نیابد. از اینرو، در این نوشتار تلاش میشود تا ضمن مروری کلی بر هر فصل، پیام مشخص آن را برای خوانندگان این کتاب پرفروش در ایران و جهان ارائه کنیم.
برچسباقتصادسنجی تربیت کودکان علم انگیزهها کتاب اقتصاد موفقیتهای شغلی